حدود
یکی از انواع مجازات ها در قانون مجازات اسلامی ،حد است.
کتاب دوم (حدود) قانون مجازات اسلامی مصوب 92 با اصلاحات سال 99 در دو بخش به تعریف جرایم موجب حد، و شرایط اجرای حد در این جرایم، پرداخته است.
حدود، عبارتند از مجازاتهای معینشده از جانب شرع برای ارتکاب جرمهای خاص این جرم هاعبارتنداززنا،لواط،مساحقه ،قوادی ،قذف، شُرب خمر، سرقت و محاربه . همچنین مجازات های حدی عبارتند ازاعدام،شلاق،سنگسار،تبعید،قطع عضو،صلب
شرایط عمومی
جرائم مستوجب حد غیر از شرایط اختصاصی خود ، شرایطی عمومی دارند : ۱-در جرائم موجب حد، مرتکب در صورتی مسئول است که علاوه بر داشتن علم، قصد و شرایط مسئولیت کیفری به حرمت شرعی رفتار ارتکابی نیز آگاه باشد.
۲-در جرائم موجب حد هرگاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسئولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتی که احتمال صدق گفتار وی داده شود و اگر ادعاء کند که اقرار او با تهدید و ارعاب یا شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته می شود.
استثنا- در جرائم محاربه و افساد فی الارض و جرائم منافی عفت با عنف، اکراه، ربایش یا اغفال، صرف ادعاء، مسقط حد نیست و دادگاه موظف به بررسی و تحقیق است.
نکته- اقرار در صورتی اعتبار شرعی دارد که نزد قاضی در محکمه انجام گیرد.
۳- دادگاه نمی تواند کیفیت، نوع و میزان حدود شرعی را تغییر یا مجازات را تقلیل دهد یا تبدیل یا ساقط نماید. این مجازات ها تنها از طریق توبه و عفو به کیفیت مقرر در قانون مجازات اسلامی قابل سقوط، تقلیل یا تبدیل است.
شرایط اختصاصی هر جرم
در ذیل جرایم مستوجب حد و مجازات آن ها به همراه نحوه اجرای آن عنوان می گردد:
جرم زنا
مطابق ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی: «زنا عبارت است از جماع مرد با زنی که علقه زوجیت بین آنها نباشد و زن نیز در این عمل از مواردی چون وطی به شبهه یا اکراه خارج باشد.»
انواع زنا از نظر قانونی
قانون مجازات اسلامی زنا را به چند نوع تقسیم میکند:
الف) زنا با توجه به شرایط افراد:
زنا محصنه:
زن یا مردی که همسر دائم دارد و امکان برقراری رابطه جنسی با او را دارد.
زنا غیر محصنه:
زن یا مردی که همسر ندارد یا امکان نزدیکی با همسر خود ندارد.
ب) زنا با توجه به وضعیت طرفین:
۱-زنا با محارم نسبی:
زنا با کسانی که به دلیل نسب، ازدواج با آنها حرام ابدی است (مثل مادر، خواهر و دختر).
۲-زنا با عنف (اکراه یا اغفال):
رابطه جنسی بدون رضایت زن (یا مرد)، که با زور، تهدید یا فریب انجام شده باشد که سبب تشدید مجازات است .
۳-زنا با زن شوهردار:
رابطه جنسی با زنی که در عقد دائم مرد دیگری است که از عوامل تشدید مجازات است.
۴-زنا در زمان و مکان خاص:
مانند زنا در ماه حرام یا در اماکن مقدس، که ممکن است موجب تشدید مجازات شود.
شرایط اثبات زنا
زنا تنها در صورتی قابل اثبات است که یکی از روشهای زیر اثبات گردد:
الف) اقرار:
مطابق ماده ۱۷۲، اگر فرد چهار بار در محضر قاضی به زنا اقرار کند، جرم ثابت میشود.
ب) شهادت شهود:
مطابق ماده ۱۷۴، اثبات زنا از طریق شهادت چهار مرد عادل ممکن است.
در زنا با عنف، شهادت دو مرد عادل و چهار زن نیز ممکن است مورد پذیرش قرار گیرد.
ج) علم قاضی:
طبق ماده ۱۶۰، در صورت وجود قرائن و امارات قطعی، علم قاضی نیز میتواند دلیل اثبات باشد.
مجازاتهای زنا
مجازات زنا بر اساس نوع آن متفاوت است:
الف) مجازات زنا محصنه:
رجم (سنگسار) برای مرد یا زن محصن است
در صورت عدم امکان اجرای رجم، مجازات دیگری مانند اعدام جایگزین شود.
ب) مجازات زنا غیر محصنه:
صد ضربه شلاق حدی برای مرد و زن زناکار است.
ج) مجازات زنا با محارم نسبی:
اعدام است و همچنین زنا بازن پدر تچنیز طبق ماده ۲۲۴ بند ب مشمول اعدام است .
هـ) مجازات زنا با عنف یا اکراه:
با توجه به اینکه اختیار شرط تحقق جرم زنا است در زنای به عنف و اکراه ، مرد اکراهکننده به اعدام محکوم میشود زن اکراهشده مجازات نمیشود.
تکرار زنا
اگر فرد زناکار غیر محصن سه بار حد شلاق بخورد و باز هم زنا کند، در مرتبه چهارم اعدام میشود.
سقوط مجازات زنا
در موارد زیر مجازات زنا ساقط میشود:
۱-توبه قبل از اثبات جرم:
اگر پیش از اثبات جرم در دادگاه، فرد زناکار توبه کند، قاضی میتواند از مجازات صرفنظر کند .
۲-انکار پس از اقرار:
اگر فرد پس از اقرار به زنا، آن را انکار کند، حد از او ساقط میشود .
موانع تحقق و اجرای مجازات حد جرم زنا
در موارد ذیل جرم زنا محقق نمی گردد:
۱-وطی به شبهه: اگر مرد یا زن بهاشتباه و با تصور مشروع بودن رابطه جنسی داشته باشند، زنا محسوب نمیشود.
۲-سن مرتکب: مجازات زنا فقط در صورتی اجرا میشود که طرفین به سن بلوغ کیفری رسیده باشند.
جرم قذف
قذف در اصطلاح فقهی و حقوقی، نسبت دادن زنا یا لواط به فردی عفیف (کسی که مرتکب چنین جرمی نشده و ظاهرش نیز بر پاکدامنی دلالت دارد) است. این جرم در زمرهی جرایم حدی قرار میگیرد و مجازات آن بهصورت مشخص در شرع و قانون تعیین شده است.
مبنای قانونی قذف
مواد ۲۴۵ تا ۲۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، به جرم قذف اختصاص دارند. این مواد شرایط تحقق، مجازات، راههای اثبات، سقوط حد و نکات مرتبط را توضیح میدهند.
شرایط تحقق جرم قذف
۱-صراحت در بیان: قذف باید با الفاظ صریح باشد؛ کنایه یا ابهام کافی نیست.
۲-نسبت دادن زنا یا لواط: تنها نسبت این دو عمل موجب قذف میشود.
۳-قابل انتساب به فرد مشخص: قذف باید به شخص معینی نسبت داده شود.
۴-عفّت مخاطب: فردی که قذف به او نسبت داده میشود باید عفیف باشدبناب این اگر شخصی مشغول به این اعمال و مشهور بدان باشد ،جرم قذف محقق نمی گردد.
۵-بلوغ، عقل و اختیار قاذف: فردی که قذف میکند باید بالغ، عاقل و مختار باشد.
مجازات قذف
طبق ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامی ، حد قذف هشتاد ضربه شلاق است.اگر قذف متوجه بیش از یک نفر باشد، برای هر نفر، حد جداگانهای جاری میشود.همچنین اگر قذفکننده، پدر یا جد پدری فرد باشد، حد از او ساقط میشود، ولی تعزیر ممکن است اعمال گردد و مطابق قانون قذف زن یا مرد مسلمان توسط غیرمسلمان نیز مستوجب حد است.
راههای اثبات قذف
همانگونه که عنوان شد جرائم حدی شرایط اثبات اختصاصی خود را دارند و طبق ماده ۲۴۶ قانون ادله اثبات جرم قذف به شرح ذیل است :
۱-اقرار (حداقل یک بار)
۲-شهادت دو مرد عادل
۳-علم قاضی (در صورتی که منطبق با قرائن معتبر شرعی باشد)
سقوط حد قذف
حد قذف در موارد زیر ساقط میشود:
۱-عفو یا رضایت قذفشونده .
۲-اثبات وقوع زنا یا لواط توسط قاذف .بدین معنا که قاذف ثابت نماید آنچه نسبت داده است به واقع محقق گردیده بوده است.
۳-رجوع قاذف از قذف پیش از اثبات جرم (در صورت عدم وجود دلیل دیگر )
۴-فوت قذفشونده قبل از اقامه دعوا یا اثبات جرم
چند نکته
قذفنامه یا نوشته نیز مشمول حد است؛ اگر در آن صراحت بر قذف وجود داشته باشد.
تکرار قذف در یک زمان نسبت به یک فرد، تنها یک حد دارد.
اگر فرد قذفشده، کودک یا مجنون باشد، ولی قاذف از آن آگاه نباشد، باز هم حد جاری میشود .
قذف متقابل
در صورتی که دو طرف یکدیگر را قذف کنند اگر هر دو شرایط حد را داشته باشند، هر دو محکوم به حد میشوند.
افترا یا قذف یا توهین
اگر شخصی کسی را بدون ذکر صریح زنا یا لواط، صرفاً به رفتار غیراخلاقی یا روابط ناسالم متهم کند، ممکن است مشمول افترا یا توهین باشد نه قذف؛ و مجازات آن تعزیری است نه حدی.
قذف، از حساسترین جرایم حدی است که برای حفظ آبروی افراد جامعه در شرع و قانون با مجازات شدید مواجه شده است. رعایت دقت در بیان اتهامات و آشنایی با قوانین مربوط به آن، برای همگان بهویژه در فضاهای عمومی و مجازی ضروری است.
جرم لواط
طبق ماده ۲۳۳ قانون مجازات اسلامی:لواط، «عبارت است از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنهگاه در دُبُر انسان ذَکَر».که مطابق قانون جزو جرائم حدی بوده و دارای مجازات حدی است.
انواع ارتباطات جنسی میان مردان در قانون
قانون مجازات اسلامی میان اشکال مختلف روابط جنسی میان مردان تفکیک قائل است:
لواط: با تحقق شرط دخول، حدی و شدیدترین نوع مجازات را دارد.
تفخیذ: تماس اندام تناسلی مرد با دُبُر، بدون دخول که شامل مواردی مانند بوسیدن با شهوت، لمس با شهوت یا قرار دادن آلت بر بدن مرد دیگر بوده از مصادیق جرایم تعزیری هستند و مشمول حد نمی باشند.
مجازات جرم لواط
مطابق ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی:«حد لواط برای فاعل در صورت غیر مکرَه بودن مفعول، اعدام است؛ و برای مفعول در هر صورت، حتی در صورت اکراه، اعدام است.»
شرایط تحقق جرم لواط
جرم لواط در صورت وجود شرایط ذیل محقق می گردد و درصورت عدم وجود شرایط جرم لواط محقق نمی گردد :
۱-بلوغ، عقل، اختیار و قصد طرفین
۲-دخول به اندازه ختنهگاه
راههای اثبات لواط
طبق ماده ۲۴۱، اثبات لواط ممکن است از راههای زیر باشد:
۱-اقرار: چهار بار اقرار صریح نزد قاضی، در زمانها و جلسات مختلف
۲-شهادت شهود: شهادت چهار مرد عادل که عمل دخول را با چشم خود دیده باشند.
۳-علم قاضی: در صورتی که مبتنی بر قرائن معتبر شرعی باشد.
سقوط حد لواط
حد لواط در موارد زیر ساقط میشود:
۱-انکار بعد از اقرار :اگر شخص بعد از اقرار، منکر شود، حد ساقط میشود.
۲-توبه قبل از اثبات جرم: در برخی موارد ممکن است با تشخیص قاضی، حد ساقط گردد.
۳-عدم تحقق شرایط قانونی اثبات جرم: در صورت عدم تحقق شرایط قانونی اثبات جرم نظیر کمتر بودن تعداد شهود یا شهادت ناقص ،حد ساقط می شود .
تفخیذ و مجازات آن
طبق ماده ۲۳۵:اگر بین دو مرد، دخول صورت نگیرد ولی اندام تناسلی مرد با دُبُر دیگری تماس یابد، تفخیذ محقق میشود.
مجازات تفخیذ
همانند لواط برای فاعل (در صورت عدم اکراه) و مفعول صد ضربه شلاق است همچنین اگر یکی از طرفین نابالغ باشد بالغ محکوم به اعدام میشود.
بنابر این لواط و تفخیذ ،جرایم حدی هستند؛ یعنی مجازات شرعی دارند و ثابت و غیرقابل تغییرند همچنین علاوه بر لواط و تفخیذ سایر روابط جنسی با شهوت که در غالب لواط یا تفخیذ نباشند جرایم تعزیری هستند؛ یعنی قاضی در تعیین مجازات اختیار بیشتری دارد.
قانون مجازات اسلامی در مواجهه با روابط جنسی میان مردان، رویکردی کاملاً مشخص و قاطع دارد. لواط، به عنوان شدیدترین نوع، مجازات اعدام را در پی دارد. برای تحقق آن، شرایط خاصی باید وجود داشته باشد و اثبات آن نیز نیازمند ادله شرعی است. در مقابل، رفتارهای جنسی بدون دخول، با مجازات شلاق تعزیری مواجهاند.
سرقت حدی
سرقت حدی یکی از اقسام سرقت در نظام کیفری ایران است که به دلیل اهمیت آن در فقه اسلامی، همواره جایگاه ویژهای در قوانین جزایی داشته است. قانون مجازات اسلامی جدید مصوب ۱۳۹۲ نیز با الهام از منابع فقهی، شرایط خاص و دقیقتری را برای تحقق سرقت حدی مقرر کرده است.
سرقت
در ماده ۲۶۷ قانون مجازات اسلامی، سرقت اینگونه تعریف شده است:
«سرقت عبارت است از ربودن مال متعلق به غیر به طور پنهانی.»
انواع سرقت در قانون مجازات اسلامی
سرقت در قانون مجازات اسلامی به دو دسته کلی تقسیم میشود:
-
سرقت حدی: که مشمول مجازات حد شرعی است.
-
سرقت تعزیری: که در آن، شرایط سرقت حدی وجود ندارد و مجازات آن تعزیری است (با صلاحدید قاضی و با توجه به شرایط جرم و مجرم).
در این مطلب، سرقت حدی و شرایط و احکام مربوط به آن بیان می گردد.
شرایط تحقق سرقت حدی
طبق ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی، برای اینکه یک سرقت مشمول حد شود، باید شرایط خاصی برقرار باشد. این شرایط عبارتاند از:
۱. ربودن مال به صورت پنهانی
سرقت باید به شکل مخفیانه و بدون اطلاع مالک انجام شود. اگر سرقت آشکارا و علنی باشد، مشمول حد نیست و فقط ممکن است تعزیر داشته باشد.
۲. ارزش مال مسروقه
ارزش مالی که دزدیده میشود باید به حد نصاب شرعی برسد. طبق ماده ۲۶۹، این نصاب چهار و نیم نخود طلای مسکوک (سکه طلا) است. در صورت سرقت مالی با ارزش کمتر، حد جاری نمیشود.
۳. حرز بودن مال
مالی که به سرقت رفته باید در حرز نگهداری میشده باشد. منظور از حرز، محل امن و مناسبی است که مردم به طور متعارف مال خود را در آن نگه میدارند؛ مانند گاوصندوق، قفلشده بودن درب منزل، ویترین بسته و …
۴. شکسته شدن حرز
سارق باید حرز را شکسته یا از بین برده باشد. اگر حرز بدون شکستن از بین رفته باشد یا مالک خودش آن را باز گذاشته باشد، سرقت حدی محقق نمیشود.
۵. خارج کردن مال از حرز
سارق باید خود مال را از حرز خارج کرده باشد. اگر کسی دیگری مال را خارج کند و سپس به وی دهد، حد بر او جاری نمیشود.
۶. عدم شراکت در مال
سارق نباید در مال سرقتشده، شریک باشد. سرقت مال مشترک (مانند مال همسر یا شریک تجاری) مشمول حد نیست.
۷. شکایت مالک
اقامه دعوا و اجرای حد، منوط به شکایت صاحب مال است. بدون شکایت، حد اجرا نمیشود.
۸. عدم گذشت یا عفو مالک
اگر مالک قبل از اثبات جرم گذشت کند، حد ساقط میشود. اما اگر جرم ثابت شده باشد، گذشت مالک تاثیری در سقوط حد ندارد.
۹. عدم اضطرار و نیاز شدید
اگر سارق در حالت اضطرار شدید (مانند گرسنگی مفرط) اقدام به سرقت کرده باشد، حد ساقط میشود.
مجازات سرقت حدی
طبق ماده ۲۷۸ قانون مجازات اسلامی، مجازات سرقت حدی با توجه به دفعات ارتکاب متفاوت است:
-
ارتکاب سرقت در مرتبه اول: مجازات ارتکاب سرقت در بار اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق است.
-
ارتکاب سرقت حدی در مرتبه دوم: در صورت ارتکاب سرقت مشمول حد برای بار دوم، مجازات مرتکب قطع پای چپ از پایین برآمدگی است.
-
ارتکاب سرقت حدی مرتبه سوم: در صورت ارتکاب سرقت برای بار سوم، مجازات مرتکب حبس ابد است.
-
مرتبه چهارم و بیشتر: در صورت ارتکاب سرقت حدی برای بار چهارم یا بیشتر، مجازات مرتکب، اعدام خواهد بود .
موارد سقوط حد سرقت
بر اساس مواد ۲۷۹ و ۲۸۰ قانون، در موارد زیر حد ساقط میشود:
-
توبه سارق قبل از اثبات جرم
-
گذشت مالک قبل از اثبات جرم
-
شبهه در تحقق هر یک از شرایط
-
اضطرار و نیاز شدید
-
عدم کفایت دلایل یا فقدان بینه شرعی
تفاوت سرقت حدی و تعزیری
با توجه به مطالب پیشگفته تفاوت سرقت های حدی و تعزیری به صورت خلاصه شرح ذیل است :
سرقت حدی، نوعی از سرقت است که اگر تمام شرایط مشخصشده در فقه و قانون برای آن وجود داشته باشد، مجازاتش «حد» است، یعنی مجازاتی ثابت، مشخص و غیرقابل تغییر مانند قطع دست. اما اگر یکی از این شرایط وجود نداشته باشد، سرقت از نوع تعزیری محسوب میشود و مجازات آن بر اساس نظر قاضی و با توجه به شدت جرم، سابقه مجرم و سایر شرایط تعیین میگردد.
در سرقت حدی، مال باید از حرز (محل امن مثل گاوصندوق، درب قفلشده و…) برداشته شده باشد و به صورت پنهانی و بدون رضایت مالک انجام شده باشد. همچنین مال باید به مقدار مشخصی (نصاب شرعی) ارزش داشته باشد. علاوه بر اینها، سارق نباید در مال دزدیشده شریک باشد، و خود او باید عمل سرقت را انجام داده باشد.
در مقابل، سرقت تعزیری شامل سرقتهایی است که این شرایط را ندارند. مثلاً اگر مال از جایی برداشته شود که حرز محسوب نمیشود، یا ارزش آن کمتر از نصاب شرعی باشد، یا سرقت آشکارا و بدون مخفیکاری صورت گرفته باشد، جرم از نوع تعزیری است.
مجازات سرقت حدی در قانون دقیق و مشخص است (مانند قطع دست)، ولی در سرقت تعزیری، قاضی با در نظر گرفتن شرایط، مجازاتهایی چون حبس، شلاق یا جزای نقدی را در نظر میگیرد.
بهطور خلاصه، سرقت حدی بسیار خاص و محدود است و شرایط سختگیرانهای دارد، اما سرقت تعزیری گستردهتر بوده و بسیاری از سرقتهای رایج جامعه در این دسته قرار میگیرند.
محاربه
محاربه یکی از شدیدترین جرایم حدی در نظام حقوق کیفری اسلام و ایران است که بهطور ویژه با اخلال در امنیت عمومی و ارعاب جامعه مرتبط است.
جرم محاربه
طبق ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها، به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود. این ماده قانونی با درج چند تبصره به صورت مشروح شرایط وقوع جرم محاربه را تبیین نموده است :
اهمیت قصد ارعاب
اگر فردی سلاح بکشد، ولی هدفش فقط دشمنی شخصی باشد یا قصد ترساندن مردم را نداشته باشد، محارب محسوب نمیشود همچنین صرف حمل سلاح بدون استفاده برای ایجاد ترس یا ناامنی نیز محاربه نیست.حتی اگر کسی سلاح بکشد ولی در مکان خلوت یا بدون ایجاد ناامنی عمومی باشد، باز هم محارب شناخته نمیشود.
** ارکان جرم محاربه**
جهت تحقق جرم محاربه تحقق ارکان مادی و معنوی آن ضروری است .
الف. رکن مادی
-
عمل کشیدن سلاح یکی از ارکان مهم جرم محاربه است . چه سلاح سرد و چه گرم؛ از نظر قانون نوع سلاح تفاوتی ندارد.
-
ایجاد ناامنی: عنصر اساسی در تحقق محاربه، ترس و وحشت عمومی و اخلال در امنیت عمومی است، نه صرف حمل یا نمایش سلاح.
-
مکان عمومی: عمل محارب باید در مکانی رخ دهد که در معرض دید عموم یا قابل تأثیر بر مردم باشد.
رکن معنوی (عنصر روانی)
-
قصد و نیت مجرمانه: شخص باید قصد ایجاد ترس، ناامنی یا تعرض به جان، مال یا ناموس مردم را داشته باشد.
-
علم به اثر رفتار: فرد باید بداند که عملش میتواند موجب ارعاب عمومی شود.
مصادیق محاربه
مطابق ماده ۲۸۰:«راهزنان، سارقان مسلح و قاچاقچیان مسلح در صورتی که موجب سلب امنیت مردم یا راهها شوند، محارباند.»
1-راهزن (قطاعالطریق): کسانی که جهت سرقت با سلاح راه مردم را میبندند.
2-سارق مسلح: در صورتی که در زمان سرقت یا فرار، سلاح داشته و موجب ترس و ناامنی شود.
3-قاچاقچی مسلح: اگر در مسیر قاچاق اسلحه همراه داشته و بهگونهای عمل کند که امنیت را به خطر اندازد.
مجازات محاربه
مطابق قانون چهار نوع مجازات برای جرم محاربه در نظر گرفته شده که قاضی صادرکننده حکم مخیر به انتخاب هر یک از این مجازاتهای چهارگانه است و انتخاب نوع مجازات از این ۴ مورد، به اختیار قاضی بر اساس شرایط جرم، شدت آن، آثار اجتماعی و شخصیت مجرم است.
-
اعدام
-
صلب (آویختن بر چوبه دار برای عبرتدهی، معمولاً پس از اعدام)
-
قطع دست راست و پای چپ
-
تبعید (نفی بلد)
سقوط حد محاربه
حد محاربه در صورت توبه پیش از دستگیری، مشروط به اینکه جرم منجر به قتل نشده باشد، ساقط میشود. بنابر این اگر پس از دستگیری توبه کند حد ساقط نمیشود، اما قاضی میتواند درخواست عفو او را به ولیفقیه ارسال کند.
تفاوت محاربه با افساد فیالارض، بغی و دیگر جرایم
تفاوت جرم افساد قی الارض با محاربه
افساد فیالارض گستردهتر از محاربه است. شامل هر اقدام جدی علیه امنیت، اقتصاد، اخلاق عمومی یا نظام است. هر محاربهای ممکن است مفسد فیالارض هم باشد ولی الزاماً نه.
تفاوت جرم بغی با محاربه
بغی شورش مسلحانه علیه حکومت اسلامی است؛ دارای سازماندهی و هدف سیاسی اما محاربه لزوماً سیاسی نیست.
نکته
سرقت مسلحانه اگر موجب ارعاب عمومی نشود، محاربه محسوب نمیشود. همچنین حمل غیرمجاز سلاح جرم تعزیری است و اگر ارعاب نکند، محاربه نیست.
ادله ی اثبات محاربه
مطابق اصول کلی حقوق کیفری، برای اثبات محاربه، دلایل باید قطعی و محکم باشد، از جمله ادله اثبات جرم محاربه عبارتند از:
-
شهادت شهود
-
گزارش مأموران رسمی
-
مستندات صوتی یا تصویری
-
اعترافات معتبر و قانونی
محاربه از جرایم حدی بسیار سنگین است که واکنشی سخت به هر گونه ایجاد ناامنی در جامعه محسوب میشود.
در تطبیق این جرم، تشخیص “ایجاد ناامنی عمومی” بسیار مهم است و تمایز آن با درگیریهای شخصی یا جرایم تعزیری مشابه باید دقیق انجام شود.
قاضی باید بر اساس مجموعه شرایط (نوع سلاح، نحوه استفاده، نتیجه عمل و …) تصمیم بگیرد که آیا محاربه محقق شده یا خیر.