جرم و انواع مجازات

تعریف جرم
جرم در اصطلاح حقوقی به فعل یا ترک عملی که بر اساس قانون، قابل کیفر و یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد انواع جرائم بهصورت کلی، جرایم کیفری را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
- جرایم علیه اشخاص: این دسته از جرایم، امنیت جانی، سلامتی و حیثیت افراد را نقض میکند. قتل، آدمربایی، ایراد ضرب و جرح، تجاوز به عنف و توهین و افترا از مصادیق این جرایم به شمار میروند.
- جرایم علیه اموال: سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت، جعل و تخریب اموال از جمله جرایمی هستند که مالکیت و امنیت اموال اشخاص را هدف قرار میدهند.
- جرایم علیه امنیت و نظم عمومی: برهم زدن امنیت و آرامش جامعه از طریق اقداماتی مانند اخلال در نظم عمومی، اغتشاش، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و مواد مخدر در این دسته از جرایم قرار میگیرند.
- جرایم علیه عفت عمومی: این جرایم، اخلاق و ارزشهای دینی و اجتماعی را خدشهدار میکنند. از جمله مصادیق آن میتوان به زنا، عمل منافی عفت، قوادی و تهیه و اشاعه اثار مستهجن اشاره کرد.
- جرایم علیه حکومت: جرایم علیه امنیت ملی، براندازی نظام، جاسوسی و اهانت به مقدسات از جمله این جرایم هستند.
عناصر جرم
به لحاظ حقوقی برای آنکه فعل یا ترک فعل انسان جرم به شمار آید باید دارای سه عنصر اصلی باشد
- عنصر قانونی - در درجه اول باید قانونگذار این فعل را جرم شناخته و کیفری برای آن مقرر کرده باشد (عنصر قانونی)؛
- عنصر مادی - باید عمل یا ترک عمل مشخص به منصه ظهور و بروز یا کمینه به مرحله فعلیت برسد (عنصر مادی)؛
- عنصر معنوی - فعل یا ترک فعل باید با علم و اختیار ارتکاب یافته باشد (عنصر روانی یا معنوی)؛
این عناصر که در تمامی جرایم مشترک هستند
تعریف مجازات
تنبیه یا کیفری که فرد در صورت انجام جرم به وسیله مجریان قانون با آن رو به رو میشود و با رنج و مشقّت همراه است، مجازات نام دارد.
انواع مجازات
طبق قانون مجازات اسلامی انواع مجازات در قانون به سه دسته کلی مجازات اصلی ، مجازات تکمیلی ، مجازات تبعی تقسیم گردیده است. مجازات اصلی که به صورت مشخص و خاص در قانون تصریح گردیده است. مجازات تکمیلی که تکمیل کننده مجازات اصلی است و توسط دادگاه و در صورت تشخیص قاضی مورد حکم قرار می گیرد. مجازات تبعی که به تبع مجازات اصلی به صورت خودکار به شخص تحمیل میگردد.
مجازات اصلی چیست؟
مجازاتی که قانونگذار برای جرم معینی پیش بینی نموده و مستقیما مورد حکم قرار می دهد. مثلا مجازات توهین در قانون جزای نقدی است .
انواع مجازات اصلی
حدود
حد مجازات عملی است که موجب ، نوع ، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مشخص و تعیین شده است. مانند زنا، تفخیذ، مساحقه، سب نبی ، مصرف مسکر، سرقت، محاربه، بغی و افساد فی الارض.
قصاص
قصاص مجازات جنایات عمدی بر نفس (جان) ، اعضاء و منافع است که در قانون مجازات در بخش قصاص به آن تصریح گردیده است. مانند قصاص نفس ، قصاص عضو.
دیات
دیه در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص امکانپذیر نباشد به موجب قانون مقرر میشود. دیه مالی است اعم از مقدر یا غیرمقدر. مانند دیه نفس ، دیه چشم ، دیه پا ، دیه دست ، ……
دیه
دیه انسان ، عبارتست از مالی که به سبب کشته شدن، قطع عضو و یا وارد کردن جراحت جسمی، به یک فرد یا ورثه او تعلق میگیرد. مطابق قانون برای آسیب به هر عضوی دیه مشخص و معینی وجود دارد . میزان دیه در برخی شرایط مانند وقوع جنایت در حرم مکی و ماههای حرام افزایش مییابد که در اصطلاح فقهی به آن تغلیظ دیه میگویند.
ارش
در مواردی که مقدار معینی به عنوان دیه تعیین نشده، مالی به عنوان اَرش به آسیب دیده پرداخت میشود و به واقع منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت میشود و در قانون برای آن اندازهای مشخص نشده است. قاضی رسیدگی کننده به موضوع بر حسب نوع آسیب، میزان ارش را با کمک پزشکی قانونی تعیین می نماید.
دیه مقدر
در مواردی که میزان دیه برای نوع خاصی از آسیبها و خسارات، توسط قانون یا مقررات رسمی مشخص شده است ،دیه را دیه مقدر گویند ،مانند دیه شکستن دندان.
دیه غیر مقدر
گاه میزان دیه توسط قانون یا مقررات رسمی مشخص نشده و به صورت شخصی و براساس تحلیلهای کارشناسی پزشکی قانونی و تصمیم قاضی دادگاه تعیین میشود. این اقسام دیه به منظور رسیدگی به مواردی که میزان دیه برای آنها در قوانین مشخص نشده است، مورد استفاده قرار میگیرد.
دیه اعضای بدن
در مواردی ورود آسیب به اعضای بدن دیه عضو تعیین می شود .در سیستم دیه اعضای بدن، اصل تعیین مقدار دیه به این صورت است که با ورود صدمه عمدی یا غیرعمدی به یکی از اعضای فرد، مجرم موظف به پرداخت دیه معین میشود. به عنوان مثال، اگر آسیب به یک عضو واحد که فقط یکی از آن وجود دارد (مانند دست) وارد شود، فرد مجبور است دیه کامل را پرداخت کند. همچنین، در صورتی که مثلاً یک چشم آسیب ببیند، مقدار دیه به نصف از مبلغ کامل کاهش مییابد و فرد مجرم موظف به پرداخت این نصف دیه میشود. این نظام به عنوان جبران خسارات جسمانی و تشویق به پیشگیری از آسیبها عمل میکند.
دیه منافع اعضا
گاه خسارت وارده به طور مستقیم به اعضای بدن نیست بلکه به منفعت یکی از اعضا است .
مثلاً شنوایی از جمله منافع عضو گوش است که از دست رفتن آن دیه جداگانه دارد .
یا گاه شخصی توسط فردی آسیب نرسیده اما حواس یا حس شنوایی آن فرد از بین رفته باشد، مجرم ملزم به پرداخت دیه منافع اعضا مرتبط با حس شنوایی خواهد بود.
دیه عقل، دیه بینایی، دیه بویایی، دیه شنوایی و سایر حواس و اعضای حسی مشخص شده در قانون مجازات اسلامی از جمله دیه منافع است.
تفاوت دیه و ارش
دیه و ارش تفاوت هایی دارند که عبارتند از :
۱. میزان دیه توسط شارع مقدس و قوانین اسلامی تعیین میشود اما در ارش مقدار براساس مقررات قانونی و توسط قاضی دادگاه مشخص میگردد.
۲.در محاسبه دیه برای زن و مرد، دیه مرد دو برابر دیه زن اما بر اساس ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی، در پرداخت ارش، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و مقدار ارش برای هر دو جنس یکسان است.
۳.براساس ماده ۵۴۸ قانون مجازات اسلامی، میزان دیه در اعضا و منافع بیشتر از دیه آن عضو و منفعت نخواهد بود اما نسبت میزان ارش به دیه در قانون ذکر نشده است و تفاوت در اعضا و منافع به عنوان یک تفاوت برجسته مطرح شده است.
نحوه تعیین مقدار دیه
دیه در قانون اسلامی بر اساس نرخ معینی محاسبه میشود که مقدار آن به ازای یک انسان معین شده است. به طور کلی، میزان دیه کامل یک انسان برابر با مبلغ معینی است که در قانون به عنوان معادل ۱۰۰ شتر سالم و بدون مشکل تعیین شده است.
مهلت پرداخت دیه
در جرایم عمدی: در جرایم عمدی، مجرم با آگاهی و علم به نتیجه عمل خود، مرتکب جرم میشود. بر اساس قانون مجازات اسلامی، مهلت پرداخت دیه در این دسته از جرایم، پس از صدور رأی دادگاه ۱ سال قمری از زمان وقوع جرم است. مجموعه دیه باید تا این زمان از مال فرد مجرم پرداخت شود.
در جرایم شبه عمد: در جرایم شبه عمد، مجرم بدون سوءنیت و آگاهی از نتیجه عمل خود، جرم را انجام میدهد. بر اساس قانون مجازات اسلامی، مهلت پرداخت دیه در این دسته از جرایم از زمان وقوع جرم ۲ سال قمری است. در این مدت، مجموعه دیه از مال و اموال مجرم باید پرداخت گردد.
در جرایم خطای محض: در صورتی که مجرم بدون هیچ قصد و نیتی جرم انجام دهد (خطای محض)، مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جرم ۳ سال قمری است. این مبلغ توسط شخص عاقله قابل پرداخت میباشد. به این ترتیب، مهلت پرداخت دیه در قانون مجازات اسلامی بر اساس نوع جرم و میزان آگاهی و علم مجرم تعیین میشود.
تعزیرات
تعزیر مجازات جرایمی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و طبق قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می گردد. نوع مجازات و مقدار، کیفیت اجرای مجازات و مقررات مربوط به تخفیف مجازات و تعلیق، سقوط و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین می شود و دادگاه در صدور حکم تعزیری با رعایت مقررات قانونی موارد ذیل را مورد توجه قرار می دهد :
انگیزه مرتکب در ارتکاب جرم و وضعیت ذهنی و روانی متهم حین ارتکاب جرم شیوه و روش ارتکاب جرم ، گستره نقض وظیفه و نتایج زیان بار آن اقدامات مرتکب جرم پس از ارتکاب جرم سوابق و وضعیت فردی ، خانوادگی واجتماعی مرتکب و تاثیر تعزیر بر او جرم تعزیری مانند : خیانت در امانت ، انتقال مال غیر ، کلاهبرداری و توهین ، تهدید ، ارتشاء ، اختلاس و….
مجازات تکمیلی
قاضی مختار است فردی را که به حد ، قصاص یا مجازات تعزیری محکوم گردیده با شرایط مقرر در قانون مجازات اسلامی و با در نظر گرفتن جرم ارتکابی و خصوصیات جرم علاوه بر مجازات اصلی، متهم را ، به یک یا چند مجازات تکمیلی محکوم نماید.
انواع مجازات تکمیلی
انواع مجازات تکمیلی به شرح ذیل می باشد :
۱- اقامت اجباری مرتکب جرم در محل معین
۲- منع مرتکب از اقامت در محل معین
۳- منع از اشتغال به حرفه، شغل یا کار معین
انفصال مرتکب جرم از خدمات دولتی وعمومی
۴- منع مرتکب جرم از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری
۵- منع از داشتن دسته چک و یا اصدار اسناد تجارتی
۶- منع مرتکب جرم از حمل سلاح
۷- ممنوعیت خروج اتباع ایران از کشور
۸- اخراج بیگانگان از کشوربه علت ارتکاب جرم
۹- الزام مرتکب انجام خدمات عمومی
۱۰- منع مرتکب از عضو شدن درگروهها و احزاب و دستجات سیاسی یا اجتماعی
۱۱- توقیف وسایلی که در ارتکاب جرم از آن استفاده شده است یا رسانه یا مؤسساتی که دخیل در ارتکاب جرم هستند.
۱۲- ملزم کردن مرتکب جرم به یادگیری حرفه، شغل یا کار معین
۱۳- الزام نمودن مرتکب جرم به تحصیل
۱۴- انتشار حکم محکومیت قطعی به تشخیص دادگاه
مجازات تبعی
مجازات تبعی نوعی محرومیت اجتماعی است تا سپری شدن مدت زمان معین. انواع مجازات تبعی طبق قانون انواع مجازات تبعی به شرح ذیل می باشد : هفت سال در محکومیت مجرم به مجازاتهای سلب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی. سه سال در محکومیت مجرم به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنیٌ علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار.
دو سال در محکومیت مجرم به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنیٌ علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج.
در غیر موارد فوق، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم به جرم درج میگردد لیکن در گواهی هایی که از مراجع ذیربط صادر می گردد منعکس نمی گردد مگر، به درخواست مراجع قضائی ذیربط برای تعیین یا بازنگری در مجازات. در مورد جرائم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی شاکی خصوصی یا مدعی گذشت نماید، اجرای مجازات موقوف شود و اثر تبعی آن نیز رفع می شود.
در صورت عفو و آزادی مشروط مجرم ، اثر تبعی محکومیت وی پس از گذشت مدتهای فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می شود. محکوم به جرم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم می گردد.
محرومیت اجتماعی
محرومیت های اجتماعی به شرح ذیل است
طبق ماده 26 قانون مجازات اسلامی محرومیت های اجتماعی به شرح ذیل می باشد :
۱- محرومیت مرتکب جرم در داوطلب شدن در مجلس خبرگان رهبری و انتخابات ریاست جمهوری، شوراهای اسلامی شهر و روستا و مجلس شورای اسلامی.
۲- محرومیت در عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان، یا در هیأت دولت و تصدی معاونت رئیس جمهور.
تصدی به عنوان ریاست قوه قضائیه و دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور و ریاست دیوان عدالت اداری.
۳- محرومیت در انتخاب شدن یا عضویت در شوراها ، انجمنها و احزاب و جمعیتها به موجب قانون یا با رأی مردم.
۴- محرومیت در عضویت شوراهای حل اختلاف و هیأتهای منصفه و امناء.
۵- محروم شدن به اشتغال سردبیر یا به عنوان مدیر مسؤول یا رسانه های گروهی.
۶- محرومیت استخدام و یا اشتغال در کلیه دستگاههای حکومتی اعم از قوای سهگانه و سازمانها و شرکتهای وابسته به آنها، نیروهای مسلح و سایر نهادهای تحت نظر رهبری و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یا شهرداریها و مؤسسات مأمور به خدمات عمومی و دستگاههای مستلزم تصریح یا ذکر نام برای شمول قانون بر آنها.
۷- ممنوعیت انتخاب شدن به سمت داوری یا کارشناسی در مراجع رسمی.
۸- ممنوعیت اشتغال به عنوان وکیل دادگستری و تصدی دفاتر ثبت اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتریاری.
۹- ممنوعیت انتخاب شدن به سمت قیم، امین، متولی، ناظر یا متصدی موقوفات عام.
۱۰- محرومیت استفاده از نشانهای دولتی و عناوین افتخاری.
۱۱- ممنوعیت از تأسیس، اداره یا عضویت در هیأت مدیره شرکتهای دولتی، تعاونی و خصوصی یا ثبت نام تجارتی یا مؤسسه آموزشی،
پژوهشی، فرهنگی و علمی.
افرادی که در استخدام دستگاههای حکومتی هستند در صورت محرومیت از حقوق اجتماعی، خواه به عنوان مجازات اصلی و خواه مجازات تکمیلی یا تبعی، حسب مورد در مدت مقرر در حکم یا قانون، از خدمت منفصل می شوند.
هر شخصی به عنوان مجازات تبعی از حقوق اجتماعی محروم گردید پس از گذشت مدت زمان مقرر در ماده 25 قانون مجازات اسلامی اعاده حیثیت می شود و به تبع آن آثار تبعی محکومیت وی زائل می گردد مگر در مورد بندهای (الف)، (ب) و (پ) ماده 26 قانون مجازات اسلامی که از حقوق مزبور به طور دائمی محروم می شود.