۰۹۱۲۸۸۵۵۳۲۳۸

Image

وقف چیست

تعریف حقوقی وقف، طبق ماده 55 قانون مدنی عبارت است از حبس عین مال و تسبیل منافع آن. بدین معنی که، اصل مال و عین آن ثابت نگه داشته می شود ولی استفاده از منافع آن در جهت مورد نظر واقف ادامه پیدا می کند.

در واقع وقف، یکی از راه های انجام امور خیر و با نیت از بین بردن فقر در جامعه، کمک به نیازمندان و گسترش رفاه عمومی است. در لغت، وقف عبارت است اختصاص بخشی از مال برای انجام امور خیریه، بدین نحو که اصل مال به طور سالم و دست نخورده باقی می ماند و منافع حاصل از آن صرف امور خیریه و امور اجتماعی و فرهنگی می گردد. در فرهنگ عمید در تعریف وقف آمده: “وقف عقدی است که کسی، چیزی را از ثروت خود جدا می کند تا در کارهای عام المنفعه از آن استفاده کند.” در کشور ما سازمان اوقاف و امور خیریه عموماً به امور وقف رسیدگی می نماید.

به وقف در اصطلاح عرفی صدقه جاریه نیز گفته می شود؛ چرا که اصل مال همواره باقی است ولی منافع آن در طی زمان مورد استفاده قرار می گیرد. نهاد وقف از کهنترین نهادهای ایرانی بوده که قدمت آن به پیش از اسلام باز می گردد و از دیر باز تا کنون افراد بسیاری تمایل به انجام کار خیر از طریق نهاد وقف داشته و دارند. نکته مهم این است که انجام عقد وقف آداب و ارکانی دارد که بدون رعایت آن و بدون تحقق آن ارکان عقد وقف صحیح نبوده و محقق نمی گردد.

ارکان وقف

ارکان وقف عبارتند از واقف (کسی است که مالش را وقف می کند)؛ موقوف علیهم (کسانی که مال به نفع آن ها وقف شده است) و عین موقوفه (مالی که وقف می شود). بدون تحقق ارکان وقف و شرایط آن، عقد وقف صحیح نبوده و محقق نمی گردد.

توضیح آن که کسانی که مال موقوفه به نفع آن ها وقف می شود (موقف علیهم )، می توانند محصور و معین باشند یا غیر محصور. در خصوص نهاد وقف نیز باید گفت وقف به دو دسته وقف عام و وقف خاص تقسیم می گردد. وقف خاص، وقفی است که موقوف علیهم آن محصور و معین است و وقف عام، وقفی است که موقف علیهم آن غیر محصور باشد یا وقف بر مصالح عامه صورت گرفته باشد. همانطور که گفته شد؛ ارکان وقف عبارت است از:

1-واقف یا وقف دهنده، یعنی کسی که مالش را وقف می کند.

2-عین موقوفه، یعنی مالی که توسط واقف، وقف می شود.

3-موقوف علیهم، یعنی کسانی که مال به نفع آن ها وقف شده است.

واقف کیست

واقف، نخستین رکن از ارکان عقد وقف است. واقف، به معنای وقف دهنده، کسی است که مالش را وقف می کند.؛ به همین دلیل باید اهلیت قانونی و شرعی انعقاد قرارداد داشته باشد یعنی باید عاقل و بالغ بوده و برای بستن قرارداد قصد و رضایت داشته باشد. در ماده 57 قانون مدنی آمده است که واقف باید مالک مالی باش که وقف می کند. بنابراین برای این که کسی بتواند مالش را وقف کند باید دارای شرایط زیر باشد:

1-مالک عین و منفعت مال باشد؛

2- صلاحیت حقوقی وقف مال را داشته باشد؛ یعنی از عقل، بلوغ، قصد و رضایت برخوردار باشد؛

3-واقف نباید ورشکسته باشد؛چرا که طبق قانون، وقف مال از سوی شخص ورشکسته صحیح نیست.

موقوف علیهم کیست

دومین رکن از ارکان عقد وقف، موقوف علیهم است. موقوف علیهم شخص یا اشخاصی است که مال به نفع آن ها وقف شده است و حق استفاده از مال موقوفه را دارند. بسته به آن که موقوف علیهم چه کس یا کسانی باشد؛ وقف به دو دسته وقف عام و وقف خاص تقسیم می گردد. در هر صورت، وقف چه عام باشد چه خاص، برای این که کسی بتواند موقوف علیهم باشد؛ باید سه ویژگی داشته باشد :

1- موقوف علیهم وجود داشته باشد:؛ لذا وقف به نفع کسی که وجود ندارد؛ مثلاً در زمان انعقاد عقد وقف فوت کرده؛ صحیح نیست. نکته آن است که وقف برای جنین صحیح است به شرطی آن که زنده متولد است به شرطی آن که زنده متولد شود.

2- موقوف علیهم باید معین باشد: یعنی باید مشخص باشد که عقد وقف برای چه کسی است؛ لذا مشخصات، اسم و صفت موقوف علیهم باید معلوم باشد؛ به گونه ایی که تعیین کردن ایشان به سادگی امکان پذیر باشد. برای مثال در وقف برای مسجد، باید مشخص گردد منظور کدام مسجد در کدام محله است؛ در غیر این صورت عقد وقف باطل خواهد بود.

3-موقوف علیهم باید اهلیت تملک داشته باشد؛ یعنی کسی که مال برای او وقف می گردد باید از به لحاظ عقلی و قانونی بتواند مالک منافع عین موقوفه شود.

عین موقوفه چیست

عین موقوفه، سومین رکن از ارکان وقف و عبارت است از مالی که توسط واقف، وقف می شود. مال موقوفه باید 3 ویژگی داشته باشد تا بتوان آن را وقف کرد که ذیلاً تشریح می گردند:

1-مال موقوفه باید عین باشد؛ وقف باید بر مال معینی که در عالم خارج وجود داشته و قابل لمس باشد؛ صورت گیرد؛ مثل وقف خانه یا زمین. بنابراین نمی توان منفعت یک مال و یا بدهی و دین را وقف نمود.

2-مال موقوفه باید قابل انتفاع باشد: مالی که وقف می گردد باید دارای دوام باشد و باقی بماند تا بتوان از منافع آن سود برد؛ یعنی مال باید به گونه ای باشد که امکان انتفاع از آن وجود داشته باشد؛ مثلاً ساختمانی را برای استفاده به عنوان مدرسه وقف نمود.

3-مال موقوفه باید قابل قبض باشد: یعنی باید در دسترس باشد؛ به نحوی که بتوان آن را به دیگری تسلیم کرد تا در آن تصرف کند.

انواع وقف به اعتبار موقوف علیه

وقف عام

وقتی که به یکی از دو حالات زیر باشد وقف عام است؛

۱- وقفی که موقوف علیهم آن غیر محصور باشد مانند وقف بر فقرا

۲- وقف بر جهات یا مصالح عامه باشد مانند وقف برای ساخت مدرسه یا وقف برای درختکاری و بیابان زدایی.

در وقف عام واقف موقوف علیهم را نه با نام آنها معین می‌کند و نه خصوصیت و ویژگی برای آن‌ها معین می‌کند بلکه وقف را به نفع عامه انجام می‌دهد در وقف عام موقوف علیهم همه افراد جامعه هستند.

وقف خاص

هرگاه واقف مال موقوفه را به یک یا چند نفر معین وقف کند و خاص است بنابراین تفاوتی نمی‌کند که در وقف خاص موقوف علیهم چند نفر باشد تنها مهم این است که واقف آنها را دقیقا معین کرده باشد مثلا در حالتی که واقف مال را به فرزندان یا دوستان معین خود وقف کند وقف خاص است.

آثار عقد وقف

عقد وقف بلافاصله پس از انعقاد دو اثر اصلی ایجاد می نماید :

  • فک ملک

پس از انعقاد عقد وقف مال موقوفه از دارایی واقف جدا شده و شخصیت حقوقی مستقل پیدا می کند.

  • ایجاد حق انتفاع برای موقوف علیهم

اثر عقد وقف برای موقوف علیهم ایجاد حق انتفاع خواهد بود و نه تملیک مال به آنها.

وقف نوعی عقد است بنابراین برای انعقاد آن باید ایجاب و قبول از سوی دو طرف در قالب الفاظی (صرف قصد کفایت می کند) که صراحتا دلالت بر معنی آن کند، واقع شود و البته برای تحقق عقد وقف علاوه بر ایجاب و قبول، واقف باید با رضا و اذن خود، عین موقوفه را به تصرف و قبض وقف بدهد و تا زمانی که به تصرف ندهد، عقد وقف محقق نمی شود و البته در این قبض فوریت شرط نیست بلکه مادامی که واقف رجوع از وقف نکرده است هر وقت قبض دهد وقف تمام می شود.

  • قبول درعقد وقف

قبول در وقف خاص (وقف بر محصور)

خود موقوف علیهم قبض می کنند و قبض طبقه اول کافی است. مثل وقف بر اولاد در این صورت ایجاب از سوی واقف خواهد بود و قبول از سوی طبقه اول موقوف علیهم یا قائم مقام قانونی آنها صورت خواهد گرفت.

قبول در وقف عام (وقف بر غیرمحصور یا مصالح عامه)

در این صورت ایجاب از سوی واقف خواهد بود و قبول از سوی حاکم صورت خواهد گرفت، قبض کننده ها نیز در عقد وقف با توجه به انواع آن متفاوت هستند:

اگر واقف تولیت را برای خود قرار داده باشد، قبض خود او کفایت می کند اگر تولیت را برای خود قرار نداده باشد، حاکم قبض خواهد کرد (منظور از حاکم نهاد دولتی است که وقف به سود او مقرر شده یا وظایف آن نهاد متناسب با اهداف واقف است و در صورتی که نهادی نباشد، دادستان مسوول قبض است.

نحوه اداره مال موقوفه

تولیت (اداره کردن امور موقوفه)

واقف می تواند تولیت یعنی اداره کردن امور موقوفه را مادام الحیوه یا در مدت معینی برای خود قرار دهد و نیز می تواند متولی (مدیر) دیگری معین کند که مستقلا یا مجتمعا با خود واقف اداره کند. تولیت اموال موقوفه ممکن است به یک یا چند نفر دیگر غیر از خود واقف واگذار شود که هر یک مستقلا یا منضما اداره کنند و همچنین واقف می تواند شرط کند که خود او یا متولی که معین شده است نصب متولی کند و یا در این موضوع هر ترتیبی را که مقتضی بداند قرار دهد.

کسی که واقف او را متولی قرار داده می تواند بدوا تولیت را قبول یا رد کند و اگر قبول کرد دیگر نمی تواند رد نماید و اگر رد کرد مثل صورتی است که از اصل متولی قرار داده نشده باشد.

هر گاه واقف برای دو نفر یا بیشتر به طور استقلال تولیت قرار داده باشد، هر یک از آنها فوت کند دیگری یا دیگران مستقلا تصرف می کنند و اگر به نحو اجتماع قرار داده باشد تصرف هر یک بدون تصویب دیگری یا دیگران نافذ نیست و بعد از فوت یکی از آنها حاکم شخصی را ضمیمه آن که باقی مانده است می نماید که مجتمعا تصرف کنند.

واقف می تواند بر متولی ناظر قرار دهد که اعمال متولی به تصویب یا اطلاع او باشد.

متولی نمی تواند تولیت را به دیگری تفویض کند مگر آنکه واقف در ضمن وقف به او اذن داده باشد ولی اگر در ضمن وقف شرط مباشرت نشده باشد (به این معنی که اداره فقط به عهده متولی نباشد) می تواند وکیل بگیرد.جایز است واقف از منافع موقوفه سهمی برای عمل متولی قرار دهد و اگر حق التولیه معین نشده باشد، متولی مستحق اجرت المثل عمل است.

وظایف متولی

وظایف متولی که طبق قانون و وقفنامه مشخص می گردد؛ عبارت است از اداره موقوفه، حفظ و نگهداری از آن، دریافت اجرت موقوفه، تقسیم آن بین موقوف علیهم، تعمیر و نگهداری از مال موقوفه و غیره است.

متولی حسب قانون، مکلف است بر اساس وظایفش عمل کند و از حدود اختیارات خود تجاوز ننماید؛ در غیر این صورت از ادامه وظایف خود عزل خواهد شد.

عزل متولی در صورت عدم رعایت مصلحت موقوفه

1-عدم رعایت مصلحت موقوفه

نخستین موردی که سبب عزل متولی می گردد، عدم رعایت مصلحت موقوفه توسط متولی است. در واقع متولی حق ندارد اقدام به عملی کند که به ضرر موقوفه باشد و در صورت اقدام به این کار می توان او را عزل کرد. نحوه عزل متولی نیز به این صورت است که سازمان اوقاف و امور خیریه زیر نظر معاونت مرتبط، ابتدا به متولی تذکرات لازم را داده و او را ملزم به رعایت مصلحت می کند؛ پس از آن و در صورت عدم حصول نتیجه مثبت، متولی عزل خواهد می گردد.

2-عدم رعایت موضوع وقف و شرایط بیان شده در وقف نامه

مورد بعدی که می تواند منجر به عزل متولی گردد عدم رعایت مقررات وقفنامه است. اگر متولی به هر علتی نتواند مقررات وقفنامه را رعایت نموده و به آن عمل کند، عزل خواهد شد. عمل نکردن به مفاد وقفنامه می تواند به هر دلیلی از جمله ناتوانی متولی یا خیانت او باشد. در هر حال رعایت مفاد وقفنامه از وظایف متولی است و عدم رعایت آن باعث می شود متولی عزل گردد و نحوه عزل متولی به این صورت خواهد بود که ابتدا متولی ملزم به رعایت مفاد و شرایط وقف نامه می شود و در صورتی عدم اصلاح، توسط اداره اوقاف عزل خواهد شد.

3-از دست دادن شرایط مورد نظر واقف

از دیگر موارد عزل متولی، از دست دادن شرایط مورد نظر واقف است. بدین توضیح که اگر واقف در وقفنامه شرایط خاصی را برای متولی مال موقوفه شرط نماید؛ متولی باید دارای آن شرایط باشد و هر زمان که این شرایط را از دست بدهد؛ با استناد به شرایط مندرج در وقفنامه عزل خواهد گردید.

منافع و مخارج ‌موقوفه

  • تصرف در منافع موقوفه توسط موقوف علیهم

بعد از آن که منافع موقوفه حاصل و حصه هر یک از موقوف علیهم معین شد، موقوف علیه میتواند حصه خود را تصرف کند اگرچه متولی اذن نداده باشد مگر اینکه واقف اذن در تصرف را شرط کرده باشد.

  • تقدم مخارج وقف بر حق موقوف علیهم

در صورتی که واقف ترتیبی قرارنداده باشد، مخارج تعمیر و اصلاح موقوفه و اموری که برای تحصیل منفعت لازم است بر حق موقوف علیهم مقدم خواهد بود.

  • نحوه تقسیم منافع وقف

واقف می تواند شرط کند که منافع موقوفه مابین موقوف علیهم به تساوی تقسیم شود یا به تفاوت و یا اینکه اختیار به متولی یا شخص دیگری بدهد که هر نحو مصلحت می داند تقسیم کند.

اگر شیوه تقسیم منافع تعیین نشده باشد در وقف خاص اصل تساوی حاکم است در وقف عام اگر استفاده مستقیم و مشترک ممکن نباشد، نحو تقسیم را متولی تعیین می کند.

  • درآمد موقوفات مجهول المصرف صرف تحقیق و تبلیغ و نشر کتب در زمینه معارف اسلامی و عمران موقوفات می شود.

  • در صورت تعذر در صرف منافع منافع به نزدیکترین غرض واقف اختصاص می یابد. اعم از اینکه وقف عام باشد یا خاص. بنابراین هر گاه وقف عام باشد باید به امر خیری اختصاص پیدا کند که به غرض واقف نزدیک تر است. هر گاه وقف خاص باشد باید آن را به تامین سایر مصالح موقوف علیهم اختصاص داد.

جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر ، با دفتر تخصصی حقوقی وکلای پایه یک دیبای عدالت تماس حاصل نمایید:02177423630