۰۹۱۲۸۸۵۵۳۲۳۸

Image

وصیّت از ریشه وصی و در معنای لغوی آن به معنای عهد، فرمان دادن، سفارش کردن و پرداختن به امور متوفی است.

در اصطلاح حقوقی بدین معناست که یک فرد تکلیف امور مالی و غیرمالی خود را برای بعد از فوتش معلوم و مشخص کند.

اشخاص تا زمانی که در قید حیات هستند مختارند در اموال و دارایی‌های خود دخل و تصرف کنند اما پس از فوت اختیار این حق از آن‌ها ساقط خواهد شد. وصیت در لغت به معنای، گرفتن از او و به او سپردن است. وصیت عملی حقوقی است که توسط موصی(شخص وصیت کننده)انشاء می شود ولی توسط او اجرا نمی شود، و اجرای آن توسط دیگری و بعد از موت او است.

وصیت و نحوه تنظیم آن حائز اهمیت است،زیرا ممکن است اشخاص بخواهند برای بعد از خودشان و اداره اموال و دارایی ها بعد از فوت خود تعیین تکلیف نمایند و اداره آنها را به شخصی بسپارند بنابراین آشنایی با نحوه تنظیم آن از اهمیت زیادی برخوردار است.

ارکان وصیت

در وصیت سه رکن داریم:

رکن اول: موصی

موصی هر مالکی است که ملک صحیحی داشته باشد.یعنی هرکس که مالک چیزی است و ملکش برای او صحیح است،زیرا باید خودش مالک چیزی باشد تا بتواند آن را به دیگری وصیت کند.چون تصرف انسان جز در ملک خودش درست نیست. بنابراین شرط است که موصی اهلیت تبرع(یعنی شایستگی بخشیدن اموال)را داشته باشد.

  • شروط اهلیت:1-بلوغ 2-عقل 3-رشد

بنابراین وصیت از بچه غیر ممیز یا مجنون صحیح نیست.

رکن دوم: موصی له

به کسی گفته می شود که به نفع او وصیتی شده است.

شرایط موصی له: 1-اهلیت تمتع داشته باشد 2-موجود باشد 3-وصیت را قبول کند

1- اهلیت تمتع: موصی له باید اهلیت تمتع داشته باشد در حالی که موصی باید اهلیت استیفا داشته باشد. اهلیت تمتع یعنی اهلیت برخورداری و تملک، یعنی بتواند مالک آن مالی بشود که برای او وصیت شده است. در ماده ۹۵۷ و ۹۵۶ قانون مدنی هر انسانی اهلیت تمتع دارد، حتی حمل نیز از اهلیت تمتع برخوردار است مشروط بر این که زنده به دنیا بیاید.

  • استثناهایی که موصی له ، اهلیت تمتع ندارد:

الف) وصیت مال حرام به مسلمان : مانند وصیت گوشت خوک و یا شراب برای مسلمان چون مشروب و گوشت خوک برای مسلمانان مالیت ندارد و حرام است لذا قابل وصیت نیست.

ب) وصیت بر زمین زراعی برای فردی که تابعیت بیگانه دارد : چون شخص خارجی برابر قانون مدنی اهلیت تمتع برای تملک اراضی زراعی را ندارد بنابراین نمیتواند مالک زمین بشود در این حالت زمینی که به فرد دارای تابعیت خارجی وصیت شده است را میفروشند و پول آن را به آن فرد میدهند ، مانند فردی که دخترش با یک تبعه کشور بیگانه ازدواج کرده و از تابعیت ایران خارج شده است.

2- موجود بودن موصی له

به موجب ماده ۸۵۰ قانون مدنی، موصی له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است. موصی له باید حین انشای وصیت موجود باشد، چون باید بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است اگر حین انشا موجود نباشد وصیت باطل است.

مطابق ماده ۸۵۱ قانون مدنی وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.

  • وصیت به معدوم به تبع موجود:

وقف بر معدوم به تبع موجود صحیح است. شرط صحت و وقف بر معدوم این است که در لحظه انقضای حیات موقوف علیه اول معدوم اتصال حیات داشته باشد اما وصیت بر معدوم به تبع موجود صحیح نیست وصیت فقط بر موجود درست است .

نمیتوان وصیت را با وقف مقایسه کرد زیرا ، وقف برقراری حق انتفاع است و تملیک نیست اما وصیت تملیک است و به مالک نیاز دارد، ملک بدون مالک معنا ندارد.

  • موصی له حمل باشد:

مطابق ماده ۸۵۱ قانون مدنی اگر موصی له حمل بود وصیت اشکال ندارد اما دو شرط وجود دارد.

شرط اول : نطفه منعقد شده باشد.

شرط دوم : حمل زنده به دنیا بیاید.

اگر با این دو شرط حملی وجود داشته باشد وصیت صحیح خواهد بود. در غیر اینصورت وصیت باطل است.

۱ـ منظور از نطفه منعقد شده باشد یعنی : حمل حین وصیت موجود باشد، حمل گاهی وجود محرز فیزیکی دارد. برای مثال مادر در ماه های آخر بارداری است و از ظاهر مادر مشخص است که باردار میباشد اگر این جنین زنده به دنیا بیاید موصی به، به او میرسد. اما گاهی حمل وجود محرز و آشکاری ندارد، به طور مثال حمل یک ماه است. در این موارد شرع میگوید اگر از تاریخ انشای وصیت الی ۱۰ ماه قمری حمل متولد شد معلوم میشود که حین انشاء وصیت حمل موجود بوده است و انعقاد نطفه قبل از انشاء وصیت صورت گرفته است .

۲ـ زنده به دنیا آمدن یعنی : در لحظه ولادت حمل زنده متولد بشود اگرچه بلافاصله بعد از تولد بمیرد. فقط زنده متولد شدن شرط است .

3-وصیت را قبول کند:

وصیت تملیکی دارای سه رکن است، که در صورت عدم تحقق هر یک از این ارکان وصیت تملیکی محقق نمی شود.

الف) انشای موصی که حاکی از تملیک مال به موصی له باشد.

ب) قبول موصی له، که باید قبول موصی له محرز شود.

ج) موت موصی

که شرح موارد فوق در قسمت وصیت تملیکی خواهد آمد.

رکن سوم: موصی به

به مال مورد وصیت گفته میشود.موصی به ،مال است. موصی به ممکن است عین، منفعت، دین یا حق باشد. مالی که مورد وصیت قرار می‌گیرد، باید قابل تصرف باشد و به عبارت دیگر موصی جایز التصرف باشد.

1-موجود بودن موصی به

طبق قانون، در صورتی می‌توان مالی که هنوز موجود نیست را مورد وصیت قرار داد که قبل از فوت موصی در ملک او ایجاد گردد. ماده ۸۴۲ ق.م: ممکن است مالی را که هنوز موجود نشده است، وصیت نمود. بنابراین اگر کسی وصیت به مالی نماید که هنگام وصیت موجود نبوده ولی بعد از وصیت و قبل از فوت موصی در ملکیت وی قرار گیرد، وصیت صحیح است. مالی که وجود ندارد، برای مورد وصیت قرار گرفتن دو شرط باید داشته باشد:

۱ـقبل از فوت وصیت کننده ایجاد شود
۲-قابلیت ایجاد را داشته باشد.

اگر کسی به مالی وصیت نماید که تصور می‌کند موجود است، ولی بعدا خلاف این امر مشخص شود، وصیت مزبور باطل است.

2-معین بودن موصی به

موصی به باید معین باشد. اگر شخصی جزئی از مال خود را وصیت نماید بدون اینکه آن را معین نموده باشد، وصیت صحیح است. قانونگذار در باب این مساله سکوت نموده است. در پاره ای از موارد اگر وصیت مبهم باشد، این وصیت باطل است.

اگر موصی به جزئی از مال باشد که داخل ترکه نیست، وصیت در این مورد صحیح است.

3-منفعت بودن موصی به

در صورتی که منفعت متعلق به موصی بوده و وی جایز التصرف باشد، وصیت به منفعت صحیح است. شخص موصی می‌تواند وصیت نماید که منافع مالی که متعلق به وی است، بعد از مرگ به موصی له منتقل گردد. در صورتی که استفاده از منفعت به موجب وصیت محدود یا غیر محدود باشد، عین مال ملک ورثه است.

4-موصی به حق مالی باشد

شخصی می‌تواند طلب مالی خود را مورد وصیت قرار دهد. موصی می‌تواند در وصیت دین موصی له را ابراء کند. اگر شخصی ملکی را جهت مسجد وصیت نماید، پس از فوت از ملک ایشان خارج گردیده و برای منافع مورد نظر استفاده می‌شود.

5-مشاع یا مفروز بودن موصی به

موصی به ممکن است مشاع یا مفروز باشد.

مفروز یعنی تقسیم شده. اگر شخصی به مالی مفروز وصیت نماید و معادل ثلث باشد، موصی له می‌تواند آن مال را تصرف نماید، البته به شرط آنکه معادل ۳/۲ مال در اختیار ورثه باشد. ماده ۸۴۸ ق.م: اگر موصی به جزء مشاع ترکه باشد؛ مثل ربع یا ثلث، موصی له با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعا شریک خواهد بود

6-موصی به ممکن است «کلی» باشد.

کلی عبارت است از توصیف کردن یک جنس یا شیء به طوری که بتواند مصادیق مختلفی داشته باشد. شارح قانون مدنی بر این امر معتقد است که قاعده قرعه یکی از قواعد مهم در حقوق و فقه است و صرفا برای کارهای مهم باید مورد استفاده قرار گیرد. مورد وصیت می‌تواند کلی در معین باشد. تعیین مورد وصیت در کلی معین طبق ماده ۸۴۷ قانون مدنی به عهده ورثه خواهد بود.

  • توابع موصی به

در باب بیع گفته شد، اگر شخصی کالایی را به فروش رساند، آنچه عرفا مربوط به کالا است را- ولو اینکه تصریح ننموده باشد- باید به خریدار تحویل نماید. در باب وصیت، اگر موصی به توابعی داشته باشد، توابع ملحق به مورد وصیت است.

اگر شخصی مالی را برای دیگری وصیت نماید که برای وی اتومبیلی و غیره خریداری شود، در نهایت از آن مال مقداری اضافه بماند، تکلیف چیست؟

اگر مال به مصرف معین برسد و مقداری اضافه بماند، باید در موردی که نزدیک به نظر وصیت کننده است، مصرف شود.

  • وصیت بر ثلث مال:

شخصی مجاز است که تا ثلث مال خود را وصیت نماید، اگر وی منافع ملکی را به صورت مدت دار و دائم وصیت نمود.

آیا این منافع معادل ثلث است یا خیر؟ طبق ماده ۸۴۶ قانون مدنی: هرگاه موصی به، منافع ملکی باشد، دائما یا در مدت معین به طریق ذیل از ثلث خارج می‌شود؛ بدوا عین ملک با منافع آن تقویم می‌شود، سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوب المنفعه بودن در مدت وصیت تقویم شده و تفاوت بین دو قیمت از ثلث حساب می‌شود. اگر موصی به منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد، قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب می‌شود.

  • وصیت زاید بر ثلث :

بر اساس قانون مدنی ، وصیت زاید بر ثلث ، غیر نافذ است ؛ یعنی ورثه متوفی ، می توانند مقدار وصیتی که بیشتر از یک سوم ترکه است را قبول کرده و به آن عمل کنند ، یا آن را نپذیرفته و رد کنند ؛ اما در هر حال ، عمل کردن به وصیت تا یک سوم ، واجب و الزامی است . لذا از جمله آثار وصیت مازاد بر یک سوم ، آن است که وصیت ، غیر نافذ بوده و هر کدام از ورثه که بخواهند به آن عمل کنند ، صرفا از سهم الارث خودشان ، کسر می شود .

به طور کلی ، منظور از وصیت زاید بر ثلث یا وصیت مازاد بر یک سوم ، آن است که مال مورد وصیت ، در زمان فوت متوفی ، بیشتر از یک سوم از کل اموال و دارایی های وی شده باشد . البته ، ذکر این نکته ضروری است که ابتدا باید هزینه کفن و دفن متوفی و نیز بدهی های وی پرداخت شود و سپس ، نوبت به مشخص نمودن میزان ترکه متوفی و تعیین اینکه ثلث یا یک سوم آن چقدر است ، خواهد رسید . به لحاظ حقوقی ، غیر نافذ بودن وصیت ، به این معنا است که این وصیت ، نه کاملا معتبر است و نه کاملا باطل . بلکه ورثه متوفی ، این اختیار را دارند که وصیت مازاد بر ثلث ترکه را تنفیذ یا قبول نموده و یا آن را رد کنند . در واقع ، به دلیل اینکه وصیت زاید بر ثلث ، از سهم الارث بازماندگان یا ورثه متوفی کم می کند ، آنها این اختیار را دارند که مقدار وصیت زاید بر یک سوم را پذیرفته و به آن عمل کنند ، یا آن را قبول نکرده و به آن عمل نکنند .

البته ، عدم قبول یا رد کردن وصیت مازاد بر یک سوم ، اشکال شرعی ندارد و این ، حق ورثه است که وصیت زاید را بپذیرند یا خیر . اما در هر صورت ، عمل کردن به وصیت نامه متوفی ، تا میزان یک سوم ترکه ، الزامی و واجب است . به عبارت دیگر ، اگر وصیت ، بیشتر از یک سوم شده باشد ، ورثه باید به مقدار یک سوم آن ، عمل کنند ؛ اما ، مازاد آن ، قابل پذیرش یا رد خواهد بود . حتی در صورتی که وصیت شفاهی انجام گرفته باشد ، باز هم عمل کردن به وصیت متوفی ، الزامی است .

انواع وصیت

وصیت به دو نوع، وصیت تملیکی و وصیت عهدی تقسیم می شود.

وصیت تملیکی

عبارتست ازاینکه کسی عینی یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوت خودش به دیگری مجاناً تملیک کند.

هر انشاء مجاني براي بعد از مرگ، وصیت است و نیازي به الفاظ خاص نیست .

قانونگذار مي گويد انشاء وصیت در دو حال صورت می گیرد:

الف) در حالت عادي: حالتي است که خطر مرگ عرفا و عادت نزديك نيست.

ب) حالت فوق العاده: حالتي است که خطر مرگ عرفا و عادت نزديك است.

وصیت عهدی

وصیت عهدی نیز یکی از انواع وصیت است. وصیت عهدی به این معناست که شخصی برای بعد از فوتش یک یا چند نفر را مامور انجام کارها و تصرفاتی نماید. مثل اینکه شخصی را وصی خود قرار دارد تا بعد از فوت او بدهی هایش را پرداخت کند. در وصیت عهدی شخصی را که به موجب وصیت به عنوان ولی بر صغیر یا بر کارهای دیگر انتخاب شده است وصی می‌گویند.

در این نوع وصیت چند نوع شرط وجود دارد:

الف) براي بعد از مرگ: که فرقش با وکالت همین است. زیرا وكالت نایب قرار دادن در زمان حیات و وصایت نایب قرار دادن براي بعد از مرگ است.

ب) براي امر یا اموري دیگر مأمور ميكند لذا تمليك مال در آن وجود ندارد.

  1. وصي مي تواند در زمان حیات موصي وصیت را رد کند اما بعد از آن حق رد ندارد این نشان مي دهد که وصایت يك (ايقاع معلق مشروط) است.

الف) معلق است: چون وصي زماني سمت پیدا میکند که موصي فوت کند.

ب) مشروط است: مشروط است به عدم رد در زمان حیات موصي، لذا اگر موصي در زمان حیات موصي وصيت را رد کرد مسئولیتی ندارد اما اگر متوجه نشد و رد نکرد یا متوجه شد و رد نکرد بعد از موت او باید به انجام وصایت بپردازد.

  1. در وصي: وصي باید داراي شرايطي باشد: در مورد وصیت بر ثلث موصي مي تواند هر کس را قرار دهد چه مرد باشد و چه زن ولي در مورد صغار و بالغيني که حجرشان متصل بر صغر است، هر کدام پدر یا جد پدري مي توانند وصي قرار دهد.

وصي بايد بالغ و عاقل و رشید باشد و آنچه از ماده 856 قانون مدنی، بر مي آيد نمي توان صغير و مجنون و سفیه را وصي قرار داد. البته قانون مدني مي گويد که مي توان در کنار بالغي، صغيري را وصي قرار داد که غير محجور به انجام امور وصایت بپردازد تا محجور از حجر خارج شود. صفت دیگر اینکه وصي باید مسلمان باشد در صورتي که موصي علیه مسلمان باشد که قانون مدني این نظر را قبول کرده است.

تفاوتهای وصیت تملیکی و عهدی

1- محدودیت موضوع:
وصیت تملیکی از وصیت عهدی محدودتر است چرا که موضوع وصیت تملیکی فقط مال است چون غیر مال قابل تملیک نیست، لیکن در وصیت عهدی علاوه بر امور مالی میتواند سرپرستی هم باشد.

2- انشاء:
وصیت تملیکی را خود موصی انشاء می کند لیکن اجرای آن معلق به موت او و توسط وصی اجرا میشود. اما در وصیت عهدی وصی هم انشاء میکند و هم اجرا میکند موصی فقط خطوط کلی را برای وصی تعیین میکند مثلاً در مالکیت تملیکی موصی میگوید( این منزل را به مالکیت الف درآوردم)، یعنی انشاء کرد تمام ، ولی در وصیت عهدی میگوید، وصی (این منزل را به مالکیت الف در بیاور)، یعنی انشای تملیک برای وصی است و او مامور شده تا این اقدامات را انجام بدهد در حالی که در وصیت تملیکی خود موصی انشا کرده. یعنی وصیت تملیکی واسطه ندارد ولی وصیت عهدی واسطه ای بنام وصی دارد.

3-قبول:
نیاز به قبول وصیت تملیکی نیازمند قبول است، اما وصیت عهدی قبول نمیخواهد. وصیت عهدی اساساً ایقاع است و ایقاع چون یک طرفه است نیازمند قبول کسی نیست، البته وصی میتواند در زمان حیات موصی، این وصیت را رد نماید. ولی صحت وصیت وابسته به قبول و اراده وصی نیست. از طرفی اگر در زمان حیات موصی، وصی وصیت عهدی را رد نکرد بعد از موت او نمیتواند آن را رد کند. وصیت تملیکی یا به اشخاص معین است و یا به اشخاص نامعین و نامحصور است، به طور مثال در وصیت تملیکی معین، موصی وصیت میکند خودرو خود را بعد از موت خود به مالکیت پسر ارشد خود یا شخص دیگری درآورده است. در این صورت اگر این اشخاص این واگذاری را بپذیرند صحیح است و اگر نپذیرند بنا به قاعده حقوقی مبتنی بر اصل عدم ولایت مالی به ملکیت آنها در نمی آید.

اما گاهی موصی له، اشخاص غیر محصوراست مانند(دانشجویان، علما ،اساتید، عابرین ، فقرا در این گونه موارد تعداد اینها مشخص نیست لذا قبول نیاز نیست، همین که موصی وصیت کرده کفایت میکند و نیازی به قبول نیست چون مشخص نیست چه کسی باید قبول کند و رد از سوی یک شخص میشود ترجيح بلا مراجح لذا میگوییم وصیت تملیکی غیر محصور و نا معین ایقاع است و نیاز به قبول ندارد ولی وصیت تملیکی معین عقد است و نیاز به قبول دارد.

  • رجوع از وصیت

رجوع از وصیت، به معنای انصراف از وصیت سابق می باشد؛ خواه این وصیت، وصیت عهدی یا تملیکی باشد. در این خصوص، چه وصیت به شکل عادی یا دست نویس تنظیم شده و یا وصیت رسمی در دفاتر اسناد رسمی انجام شده باشد نیز، به حق موصی برای رجوع از وصیت، خللی وارد نمی سازد. اما رجوع از وصیت، به انواع مختلفی ممکن است انجام شود:

۱-یکی از اقسام رجوع از وصیت، آن است که موصی، به شکل صریح و با بیان اراده خود به صورت صریح، اقدام به رجوع از وصیت عهدی یا تملیکی نماید. به عنوان نمونه، شخص، پس از آنکه خانه خود را به نفع شخص الف وصیت نمود، از آن پشیمان شده و بگوید که وصیت سابق، بی اعتبار است.

۲-یکی دیگر از اقسام رجوع از وصیت، آن است که موصی، نه به شکل صریح، بلکه با انجام اقداماتی، قصد خود مبنی بر رجوع از وصیت را اعلام می دارد؛ به عنوان نمونه، فروش مالی که وصیت شده است یا پاره کردن وصیت نامه و از بین بردن آن، می تواند به منزله رجوع ضمنی از وصیت قلمداد شود.

وصیت نامه و نحوه تنظیم آن:

در دین اسلام نیز وصیت بسیار مورد سفارش قرار گرفته است. لذا آگاهی از آثار و شرایط تنظیم یک وصیّت نامه از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا مانع بروز اختلافات در بین افراد شده و مانع از ایجاد پرونده‌های حقوقی در محاکم می‌شود.

یکی ازمسائلی که باید در ارتباط با آن اطلاعات کاملی داشته باشیم، وصیّت نامه است. زیرا هریک از انواع وصیت نامه شرایط خاصی دارد که در صورت عدم رعایت آن‌ها امکان بی اعتبار شدن آن وجود دارد. در قانون امور حسبی برای وصیّت نامه ۳ شکل پیش بینی شده است این سه شکل عبارتند از:

۱ـ وصیت نامه خود نوشت
۲ـ وصیت نامه رسمی
۳ـ وصیت نامه سری
۴ـ وصیت نامه شفاهی

۱ـ وصیت نامه خود نوشت:

وصیت نامه خودنوشت یکی دیگر از انواع وصیت است. وصیت نامه خودنوشت به وصیّتی گفته می‌شود که توسط خود شخص نوشته می‌شود و دارای تاریخ روز، ماه، سال، به خط خود شخص وصیّت کننده می‌باشد و به امضاء او رسیده است.

ازجمله امتیازات وصیّت نامه خودنوشت این است که وصیّت کننده به طور پنهانی وصیّت نامه اش را می‌نویسد و هزینه‌ای برای ثبت آن پرداخت نمی‌کند.

از معایب آن نیز می‌توان به این مورد اشاره کرد که ممکن است از بین برود و در معرض تحریف قرار بگیرد. فلذا چنانچه اشخاص اقدام به تنظیم وصیّت نامه خود نوشته می‌کنند، باید در محلی نگهداری شود که از دستبرد تحریف و از بین رفتن محفوظ و مصون بماند.

شرایط تنظیم وصیت نامه خود نوشت:

۱ ـ وصیت نامه خودنوشت باید با خط شخصی خود فرد باشد. بنابراین اشخاصی که سواد خواندن و نوشتن ندارند، نمی‌توانند این وصیت نامه را تنظیم کنند.
۲ ـ علاوه برآن امکان وکالت دادن به شخص دیگری برای تنظیم این نوع از وصیّت نامه نیز وجود ندارد. به عبارت دیگر وصیّت نامه نوشته شده توسط وکیل را وصیّت خودنوشت نمی‌نامند.
۳ ـ لازم به ذکراست که داشتن تاریخ، روز، ماه، سال به خط موصی الزامی می‌باشد.
۴ ـ از دیگر موارد، امضای وصیّت نامه است.

وصیّت نامه حتما باید توسط وصیّت کننده امضا شود و مهر یا اثر انگشت نمی‌تواند جایگزین آن شود. محل امضا پایان وصیّت نامه است ولی اگر در ابتدا نیز درج شود دارای اعتبار است.
حتی امضا می‌تواند در پاکت وصیّت نامه هم درج شود اما به شرطی که محرز شود پاکت جزو وصیّت نامه است.

  • چنانچه بعد از امضاء، تغییراتی در وصیّت نامه بوجود آید؛ همانا به منزله یک وصیّت نامه جدید است و باید مجدد امضا شده و تاریخ در آن درج شود. درغیر اینصورت اعتبار وصیّت نامه خودنوشت را نخواهد داشت.

  • وصیت نامه خود نوشت یک نوع سند عادی محسوب می‌شود؛ درنتیجه وارثین و سایر افراد ذی نفع این حق رادارند که در اصالت آن اظهار تردید کنند به عبارت دیگر می‌توانند اظهارکنند خط و امضا منتسب به وصیّت کننده نبوده و در این صورت موصی له یعنی شخصی که به نفع او وصیّت نوشته شده باید انتساب وصیّت نامه به موصی را ثابت کند.

چنانچه به تاریخ وصیّت و صحت و سقم آن اعتراضی باشد، شخصی که ادعا دارد تاریخ وصیّت نامه صحیح نیست یا تحریف شده، باید این موضوع را در دادگاه اثبات کند.

شخصی که وصیّت نامه خودنوشت را نگه داشته باید به محض اطلاع از تاریخ فوت موصی، وصیت نامه را به دادگاه محل وقوع ترکه تقدیم کند.

۲ ـ وصیت نامه رسمی

وصیت نامه‌ای است که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده و از اعتبار اسناد رسمی برخوردار می‌باشد. این نوع وصیت نامه، مطمئن‌ترین نوع آن بوده و نمی‌تواند مورد تردید واقع شود.

جهت تنظیم وصیت نامه محضری در ابتدا بایستی فرد با در دست داشتن مدارک لازم به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه نماید. پس از آن که اسناد هویتی فرد بررسی و هویت وی احراز گردید، خواسته‌های فرد؛ یعنی آنچه می‌خواهد وصیت کند، اعم از اینکه موضوع آن عهدی باشد یا تملیکی در روی یک سند درج می‌گردد. سپس این سند مانند سایر اسناد رسمی در سامانه مربوطه ثبت شده و به امضای موصی می‌رسد.

موصی موظف است که جهت تنظیم وصیت نامه رسمی خود، هزینه‌ای را که بر اساس نرخ تعرفه دفاتر اسناد رسمی تعیین می‌شود، پرداخت نماید. این هزینه هر ساله بر اساس تعرفه حق‌التحریر دفاتر اسناد رسمی تغییر می‌یابد. شایان ذکر است که اگر موضوع وصیت نامه رسمی، تملیک یک ملک باشد، مفاد وصیت نامه در سند مالکیت آن ملک درج خواهد شد.

۳ ـ وصیت نامه سری

وصیت نامه سری وصیتی است که ممکن است به خط موصی یا شخص دیگری باشد که در هر صورت باید به امضای موصی برسد و پس از تنظیم به عنوان امانت در اداره ثبت اسناد یا دفترخانه رسمی که نمایندگان آنها محسوب می شوند، سپرده می شوند و موصی هر زمان که خواست به ترتیبی که در مورد استرداد امانت مقرر است، آن را مسترد کند.

  • وصیت نامه سری می تواند به خط خود موصی (وصیت کننده) یا به خط فرد دیگری نوشته شود، اما باید حتما به امضای موصی برسد.

  • بر اساس ماده 280 قانون امور حسبی افراد بی سواد نمی توانند وصیت نامه سری تنظیم کنند.

  • اشخاصی که نمی توانند صحبت کنند برای تنظیم وصیت نامه سری باید آن را به خط خود نوشته و امضا کنند و در حضور مسئول دفتر اسناد رسمی در وصیت نامه بنویسد که وصیت نامه متعلق به اوست و مسئول دفتر نیز باید صحت آن را تایید کند.

  • پس از تنظیم در اداره ثبت محل اقامت موصی یا محل های دیگری که در آیین نامه وزارت دادگستری تعیین شده است به امانت گذاشته می شود و علت سری نام گذاشتن آن نیز همین امر است.

  • این نوع از وصیت نامه یک سند عادی است اما با امانت گذاردن آن ،سندی رسمی محسوب شده و به همین موجب؛ وصیت کننده با امانت گذاردن آن به صحتش اقرار نموده و اثبات جعلی بودن و عدم اعتبار آن با مدعی عدم اعتبار می باشد.

۴ ـ وصیت نامه شفاهی

قانون گذار، وصیت نامه شفاهی را تنها در شرایط بخصوصی، نظیر مواردی که فرد، در شرایط جنگی و نظامی بوده یا در ارتش مشغول باشد و به بیرون، دسترسی نداشته، جایز می داند و این وصیت نامه، تنها در صورتی معتبر خواهد بود که نزد دو شاهد، انجام شود و اثبات آن در دادگاه نیز با شهادت همان شهود، امکان پذیر خواهد بود.

از نظر شرع، تفاوتی میان کتبی بودن وصیت یا شفاهی بودن آن، وجود ندارد و حکم شرعی وصیت نامه شفاهی یا لفظی آن است که توسط موصی له یا وصی، به انجام برسد. لکن، گاهی شخص متوفی، به صورت شفاهی یا لفظی، امری را وصیت می کند، ولی ورثه متوفی، به دلیل اینکه وصیت شفاهی را نشنیده اند یا به هر دلیلی مفاد آن را قبول ندارند، از پذیرش اعتبار وصیت شفاهی یا لفظی، توسط متوفی، خودداری می کنند و از عمل نمودن به آن نیز خودداری می ورزند.

با این حال باید دانست که از نظر شرعی، اگر متوفی، به صورت شفاهی به امری وصیت کرده باشد، در صورت اثبات این امر، عمل به وصیت شفاهی، واجب شرعی محسوب شده و ضروری است؛ چرا که آخرین خواست متوفی، همان امر بوده است. لازم به ذکر است که شخص متوفی نمی تواند، بیشتر از یک سوم از اموال خود را مورد وصیت قرار بدهد و وصیت مازاد بر ثلث، نیازمند تنفیذ یا رضایت سایر ورثه خواهد بود.

قانون گذار، تنها در دو فرض، وصیت نامه شفاهی را معتبر می داند:

۱ـ اولین فرض، وجود یک شرایط خاص و غیر عادی، نظیر بودن موصی، در شرایط نظامی و جنگی یا در شرایطی که در ارتش، اشتغال داشته، می باشد. در این شرایط، چنانچه موصی، مجروح و در بیمارستان باشد، باید وصیت خود را در حضور رییس‌ بهداری ارتش و مدیر بیمارستان انجام داده باشد و در غیر این شرایط، باید آن را در نزد دو گواه و نزد یک افسر یا هم ردیف او، انجام دهد.

۲ـ دومین فرض، مربوط به مواردی غیر از موارد فوق، یعنی، انجام وصیت شفاهی، در شرایط عادی و معمولی می باشد که در این صورت نیز، تنها در صورتی وصیت نامه شفاهی، معتبر بوده که نزد دو گواه، صورت گیرد و یکی از آن ها، وصیت را با ذکر دقیق تاریخ، مکتوب نموده و موصی و گواهان، ذیل آن را امضا کنند.

در خصوص اعتبار وصیت شفاهی ذکر این نکته نیز ضروری است که موصی باید، این وصیت را در کمال صحت عقل و با اختیار و اراده و در حالی که دارای اهلیت قانونی بوده، انجام داده باشد.

جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر ، با دفتر تخصصی حقوقی وکلای پایه یک دیبای عدالت تماس حاصل نمایید:02177423630