صلح

عقد صلح:
واژه صلح، به معنای سازش و حل اختلافات است؛ ولی در روابط حقوقی، عقد صلح، الزاماً برای رفع اختلاف و نزاع به کار نرفته و می تواند در مقام معاملات نیز واقع شود. برای مثال، افراد به جای آن که برای انتقال مالکیت زمین، عقد بیع منعقد نمایند؛ با تنظیم صلح نامه از عقد صلح استفاده می کنند. بنابراین، صلح، عقدی است که در مقام رفع تنازع یا معاملات منعقد می شود. طبق ماده 752 قانون مدنی: “صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی، در مورد معامله و غیر آن واقع شود.”
ارکان عقد صلح:
عقد صلح و به طبع آن صلح نامه، باید دارای چهار رکن باشد تا منعقد گردد و چتانچه یکی از این چهار رکن در عقد بیان نگردد؛ عقد صلح فاقد اعتبار بوده و قابل اجرا نمی باشد:
۱- مصالح، که در صلح نامه در مقام انعقاد قرارداد، به شخصی گفته می شود که مال خود را به دیگری صلح می کند و در صلح نامه در مقام دعوا، به کسی گفته می شود که پیشنهاد صلح را مطرح می کند.
۲- متصالح، کسی است که مال را از مصالح در عقد صلح قبول می کند و در صلح نامه در مقام حل دعوا و رفع اختلاف، به کسی گفته می شود که پیشنهاد صلح را می پذیرد.
۳- موضوع صلح، که در واقع موضوعی است که عقد صلح نسبت به آن منعقد می گردد یا صلح در مقام رفع اختلاف و حل دعوا در خصوص آن تعیین تکلیف می کند.
۴- مال الصلح، که عبارت است از پول یا مالی که طرف دیگر در برابر پذیرش پیشنهاد صلح، چه در مقام معاملات و چه در مقام رفع اختلاف از طرف مقابل دریافت می کند.
نحوه تنظیم صلح نامه و نکات ضروری مربوط به عقد صلح:
۱-اطلاعات هویتی طرفین قرارداد باید به طور کامل ذکر شود و عدم ذکر آن سبب بی اعتباری قرارداد می شود.
۲-تعیین موضوع صلح (اعم از انتقال مالکیت، اجاره، رفع تنازع و غیره) باید در صلح نامه ذکر و به صورت دستی یا محضری تنظیم گردد.
۳-میزان و مبلغ مال الصلح باید در قرارداد به طور دقیق مشخص گردد.
۴-صلح نامه ازجمله اسنادی است که ثبت آن به موجب قانون ثبت در دفتر اسناد رسمی الزامی است؛ پس بهتر است طرفین اقدام به ثبت رسمی صلحنامه در دفتر اسناد رسمی نماید.
۵-به موجب ماده 753 قانون مدنی: " برای صحت صلح، طرفین، باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند."
۶– عقد صلح می تواند معوض باشد و یا بدون عوض و مجانی، یعنی عقد صلح هم می تواند در مقابل دریافت مال منعقد گردد و هم بدون دریافت.
۷- عقد صلح، جزو عقود لازم است و طبق ماده 760 قانون مدنی: " صلح عقد لازم است؛ اگرچه در مقام عقود جایز واقع شده باشد.
صلح خیاری:
عقد صلح، جزو عقود بسیار پرکاربرد است چون جزو عقود لازم است؛ امکان فسخ آن وجود ندارد مگر آن که در آن خیار فسخ درج شده باشد که در این صورت به آن “صلح خیاری” گفته می شود.
صلح خیاری چیست؟
خیار، در لغت، به معنای اختیار است و در اصطلاح حقوقی، به معنای حق فسخ و بر هم زدن عقد لازم که با اراده یکی از طرفین معامله صورت می گیرد. براساس تعریف مندرج از عقد خیاری، در ماده 188 قانون مدنی: “عقد خیاری، آن است که برای طرفین یا یکی از آن ها یا برای ثالثی، اختیار فسخ باشد.”
بنابراین، در تعریف “صلح خیاری” می توان گفت؛ عقدی است لازم که در آن، برای مُصالح (کسی که مالش را به عنوان صلح به دیگری داده است)، اختیار فسخ یکجانبه عقد، در نظر گرفته شده است.
شرایط صلح خیاری چیست؟
عقد صلح خیاری، در قانون مدنی جزو عقود معین است و رعایت شرایط عمومی صحت معاملات مذکور در ماده 190 قانون مدنی، یعنی “وجود قصد و رضا برای طرفین معامله”، “اهلیت طرفین”، “مشروعیت جهت” و “موضوع معین” برای آن، الزامی است اما چند شرط ویژه نیز به موجب قانون، برای این عقد در در نظر گرفته شد؛ که عبارت است از:
۱- برای انعقاد عقد صلح، صرفاً اهلیت تمتع(مالک شدن) کافی نیست و طرفین باید اهلیت استیفا (بهره مندی و استفاده از مالالصلح) را نیز داشته باشد. در این راستا در ماده 753 قانون مدنی آمده: “براي صحت صلح، طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.” این به معنای آن است که طرفین عقد صلح نمی توانند، صغیر، مجنون، سفیه و به طور کلی، محجور باشند.
۲- از آن جایی که شخصیت متصالح در انعقاد عقد صلح مهم است؛ به موجب ماده 762 قانون مدنی:" اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد، صلح باطل است."
۳- طبق ماده 754 قانون مدنی: “هر صلح نافذ است، جز صلح به امری که غیر مشروع باشد.”
صلح عمری:
صلح عمری، عقدی است که در آن مصالح، مالکیت عین ملک خود را از طریق انعقاد عقد صلح، با درج دو شرط زیر به دیگری انتقال می دهد:
1- تا زمانی که مالک زنده است، منافع متعلق به خود او باشد؛ بدین توضیح که مالکیت ملک منتقل می شود ولی مصالح تا پایان عمر می تواند از آن استفاده کند و متصالح امکان منع او را ندارد.
2- بعد از فوت مالک، منافع مال الصلح به طرف دیگر (متصالح) منقل گردد.
نکته حائز اهمیت در خصوص صلح عمری این است که این عقد نیز از جمله عقود لازم است و امکان فسخ آن، برای طرفین قرارداد وجود ندارد؛ لذا می توان با درج خیار، آن را به عقد صلح عمریی خیاری تبدیل کرد. صلح خیاری نیز می تواند به صورت عمری منعقد شود؛ یعنی مالک (مصالح) در عین حال که قرارداد صلح عمری منعقد می کند، با درج خیار برای خود حق فسخ خود را تامین نماید.
صلح عمری و مزایای آن:
تعیین تکلیف اموال مالک بعد از فوت او و عدم امکان بروز اختلاف بین وراث بر سر تقسیم ارث، پرداخت مالیات کم در مقایسه با سایر قراردادها و امکان بهره مندی و استفاده مالک از ملک صلح شده تا زمانی که زنده می باشد؛ از مزایای صلح عمرین است.
توضیح آن که یکی از مشکلات مربوط به وصیت این است که شخص تنها می تواند تا یک سوم اموال خود را برای بعد از مرگ، وصیت نماید و وصیت مازاد بر ثلث اموال، بدون تنفیذ و اجازه وراث باطل می باشد. این درحالی است که بسیاری از اشخاص می خواهند بخش بیشتری از اموالشان به یکی از وراثشان برسد؛ درحالی که وصیت مازاد بر ثلث با خطر باطل شدن پس از مرگ مواجه است. لذا افراد می توانند با استفاده از عقد صلح عمری، به ویژه در موارد صلح عمری برای فرزند یا همسر، این مشکل قانونی را رفع نمایند.
مزیت دیگر صلح عمری، آن است که میزان مالیات انتقال آن در مقایسه با قرارداد بیع یا همان قرارداد خرید و فروش و مالیات بر ارث، بسیار کم تر می باشد.
آیا در صلح عمری سند منتقل می شود؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که چون در قرارداد صلح عمری، به محض انعقاد قرارداد، مالکیت عین به متصالح انتقال میابد؛ بنابراین، سند نیز منتقل می شود؛ ولی این انتقال بدین نحو است که مالکیت منافع، برای مصالح باقی مانده و تا زمان مرگ وی، این حق برقرار می باشد و این امر در سند رسمی درج می گردد؛ به علاوه، مصالح می تواند با درج خیار در قرارداد صلح عمری، این امکان را برای خود فراهم سازد تا هر زمان بخواهد تا قبل از فوت خود، قرارداد صلح را مطابق مقررات فسخ صلح عمری، فسخ نماید.
مدارک لازم برای صلح عمری:
مدارک لازم برای صلح عمری، عبارت است از:
۱-سند ملکی ملک موضوع صلح عمری، اعم از سند تک برگی و یا دفترچه ای؛
۲-پایان کار، مشروط بر این که موضوع صلح عمری، اعیانی احداثی باشد؛
۳-پاسخ استعلام شهرداری؛
۴- پاسخ استعلام دارایی؛
۵-اسناد هویتی مصالح و متصالح، شامل کارت ملی و شناسنامه طرفین؛
۶-جواب استعلام ثبت؛
۷-اجاره نامه عرصه، در حالتی که ملک موضوع صلح عمری اوقافی باشد.