جرم و انواع مجازات

تعریف جرم
جرم در اصطلاح حقوقی به فعل یا ترک عملی که بر اساس قانون، قابل کیفر و یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد انواع جرائم بهصورت کلی، جرایم کیفری را میتوان به دستههای زیر تقسیم کرد:
- جرایم علیه اشخاص: این دسته از جرایم، امنیت جانی، سلامتی و حیثیت افراد را نقض میکند. قتل، آدمربایی، ایراد ضرب و جرح، تجاوز به عنف و توهین و افترا از مصادیق این جرایم به شمار میروند.
- جرایم علیه اموال: سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت، جعل و تخریب اموال از جمله جرایمی هستند که مالکیت و امنیت اموال اشخاص را هدف قرار میدهند.
- جرایم علیه امنیت و نظم عمومی: برهم زدن امنیت و آرامش جامعه از طریق اقداماتی مانند اخلال در نظم عمومی، اغتشاش، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و مواد مخدر در این دسته از جرایم قرار میگیرند.
- جرایم علیه عفت عمومی: این جرایم، اخلاق و ارزشهای دینی و اجتماعی را خدشهدار میکنند. از جمله مصادیق آن میتوان به زنا، عمل منافی عفت، قوادی و تهیه و اشاعه اثار مستهجن اشاره کرد.
- جرایم علیه حکومت: جرایم علیه امنیت ملی، براندازی نظام، جاسوسی و اهانت به مقدسات از جمله این جرایم هستند.
عناصر جرم
به لحاظ حقوقی برای آنکه فعل یا ترک فعل انسان جرم به شمار آید باید دارای سه عنصر اصلی باشد
- عنصر قانونی - در درجه اول باید قانونگذار این فعل را جرم شناخته و کیفری برای آن مقرر کرده باشد (عنصر قانونی)؛
- عنصر مادی - باید عمل یا ترک عمل مشخص به منصه ظهور و بروز یا کمینه به مرحله فعلیت برسد (عنصر مادی)؛
- عنصر معنوی - فعل یا ترک فعل باید با علم و اختیار ارتکاب یافته باشد (عنصر روانی یا معنوی)؛
این عناصر که در تمامی جرایم مشترک هستند
تعریف مجازات
تنبیه یا کیفری که فرد در صورت انجام جرم به وسیله مجریان قانون با آن رو به رو میشود و با رنج و مشقّت همراه است، مجازات نام دارد.
انواع مجازات
طبق قانون مجازات اسلامی انواع مجازات در قانون به سه دسته کلی مجازات اصلی ، مجازات تکمیلی ، مجازات تبعی تقسیم گردیده است. مجازات اصلی که به صورت مشخص و خاص در قانون تصریح گردیده است. مجازات تکمیلی که تکمیل کننده مجازات اصلی است و توسط دادگاه و در صورت تشخیص قاضی مورد حکم قرار می گیرد. مجازات تبعی که به تبع مجازات اصلی به صورت خودکار به شخص تحمیل میگردد.
مجازات اصلی چیست؟
مجازاتی که قانونگذار برای جرم معینی پیش بینی نموده و مستقیما مورد حکم قرار می دهد. مثلا مجازات توهین در قانون جزای نقدی است .
انواع مجازات اصلی
حدود
حد مجازات عملی است که موجب ، نوع ، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مشخص و تعیین شده است. مانند زنا، تفخیذ، مساحقه، سب نبی ، مصرف مسکر، سرقت، محاربه، بغی و افساد فی الارض.
قصاص
قصاص مجازات جنایات عمدی بر نفس (جان) ، اعضاء و منافع است که در قانون مجازات در بخش قصاص به آن تصریح گردیده است. مانند قصاص نفس ، قصاص عضو.
دیات
دیه در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص امکانپذیر نباشد به موجب قانون مقرر میشود. دیه مالی است اعم از مقدر یا غیرمقدر. مانند دیه نفس ، دیه چشم ، دیه پا ، دیه دست ، ……
دیه
دیه انسان ، عبارتست از مالی که به سبب کشته شدن، قطع عضو و یا وارد کردن جراحت جسمی، به یک فرد یا ورثه او تعلق میگیرد. مطابق قانون برای آسیب به هر عضوی دیه مشخص و معینی وجود دارد . میزان دیه در برخی شرایط مانند وقوع جنایت در حرم مکی و ماههای حرام افزایش مییابد که در اصطلاح فقهی به آن تغلیظ دیه میگویند.
ارش
در مواردی که مقدار معینی به عنوان دیه تعیین نشده، مالی به عنوان اَرش به آسیب دیده پرداخت میشود و به واقع منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت میشود و در قانون برای آن اندازهای مشخص نشده است. قاضی رسیدگی کننده به موضوع بر حسب نوع آسیب، میزان ارش را با کمک پزشکی قانونی تعیین می نماید.
دیه مقدر
در مواردی که میزان دیه برای نوع خاصی از آسیبها و خسارات، توسط قانون یا مقررات رسمی مشخص شده است ،دیه را دیه مقدر گویند ،مانند دیه شکستن دندان.
دیه غیر مقدر
گاه میزان دیه توسط قانون یا مقررات رسمی مشخص نشده و به صورت شخصی و براساس تحلیلهای کارشناسی پزشکی قانونی و تصمیم قاضی دادگاه تعیین میشود. این اقسام دیه به منظور رسیدگی به مواردی که میزان دیه برای آنها در قوانین مشخص نشده است، مورد استفاده قرار میگیرد.
دیه اعضای بدن
در مواردی ورود آسیب به اعضای بدن دیه عضو تعیین می شود .در سیستم دیه اعضای بدن، اصل تعیین مقدار دیه به این صورت است که با ورود صدمه عمدی یا غیرعمدی به یکی از اعضای فرد، مجرم موظف به پرداخت دیه معین میشود. به عنوان مثال، اگر آسیب به یک عضو واحد که فقط یکی از آن وجود دارد (مانند دست) وارد شود، فرد مجبور است دیه کامل را پرداخت کند. همچنین، در صورتی که مثلاً یک چشم آسیب ببیند، مقدار دیه به نصف از مبلغ کامل کاهش مییابد و فرد مجرم موظف به پرداخت این نصف دیه میشود. این نظام به عنوان جبران خسارات جسمانی و تشویق به پیشگیری از آسیبها عمل میکند.
دیه منافع اعضا
گاه خسارت وارده به طور مستقیم به اعضای بدن نیست بلکه به منفعت یکی از اعضا است .
مثلاً شنوایی از جمله منافع عضو گوش است که از دست رفتن آن دیه جداگانه دارد .
یا گاه شخصی توسط فردی آسیب نرسیده اما حواس یا حس شنوایی آن فرد از بین رفته باشد، مجرم ملزم به پرداخت دیه منافع اعضا مرتبط با حس شنوایی خواهد بود.
دیه عقل، دیه بینایی، دیه بویایی، دیه شنوایی و سایر حواس و اعضای حسی مشخص شده در قانون مجازات اسلامی از جمله دیه منافع است.
تفاوت دیه و ارش
دیه و ارش تفاوت هایی دارند که عبارتند از :
۱. میزان دیه توسط شارع مقدس و قوانین اسلامی تعیین میشود اما در ارش مقدار براساس مقررات قانونی و توسط قاضی دادگاه مشخص میگردد.
۲.در محاسبه دیه برای زن و مرد، دیه مرد دو برابر دیه زن اما بر اساس ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی، در پرداخت ارش، تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد و مقدار ارش برای هر دو جنس یکسان است.
۳.براساس ماده ۵۴۸ قانون مجازات اسلامی، میزان دیه در اعضا و منافع بیشتر از دیه آن عضو و منفعت نخواهد بود اما نسبت میزان ارش به دیه در قانون ذکر نشده است و تفاوت در اعضا و منافع به عنوان یک تفاوت برجسته مطرح شده است.
نحوه تعیین مقدار دیه
دیه در قانون اسلامی بر اساس نرخ معینی محاسبه میشود که مقدار آن به ازای یک انسان معین شده است. به طور کلی، میزان دیه کامل یک انسان برابر با مبلغ معینی است که در قانون به عنوان معادل ۱۰۰ شتر سالم و بدون مشکل تعیین شده است.
مهلت پرداخت دیه
در جرایم عمدی: در جرایم عمدی، مجرم با آگاهی و علم به نتیجه عمل خود، مرتکب جرم میشود. بر اساس قانون مجازات اسلامی، مهلت پرداخت دیه در این دسته از جرایم، پس از صدور رأی دادگاه ۱ سال قمری از زمان وقوع جرم است. مجموعه دیه باید تا این زمان از مال فرد مجرم پرداخت شود.
در جرایم شبه عمد: در جرایم شبه عمد، مجرم بدون سوءنیت و آگاهی از نتیجه عمل خود، جرم را انجام میدهد. بر اساس قانون مجازات اسلامی، مهلت پرداخت دیه در این دسته از جرایم از زمان وقوع جرم ۲ سال قمری است. در این مدت، مجموعه دیه از مال و اموال مجرم باید پرداخت گردد.
در جرایم خطای محض: در صورتی که مجرم بدون هیچ قصد و نیتی جرم انجام دهد (خطای محض)، مهلت پرداخت دیه از زمان وقوع جرم ۳ سال قمری است. این مبلغ توسط شخص عاقله قابل پرداخت میباشد. به این ترتیب، مهلت پرداخت دیه در قانون مجازات اسلامی بر اساس نوع جرم و میزان آگاهی و علم مجرم تعیین میشود.
تعزیرات
تعزیر مجازات جرایمی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و طبق قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می گردد. نوع مجازات و مقدار، کیفیت اجرای مجازات و مقررات مربوط به تخفیف مجازات و تعلیق، سقوط و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین می شود و دادگاه در صدور حکم تعزیری با رعایت مقررات قانونی موارد ذیل را مورد توجه قرار می دهد :
انگیزه مرتکب در ارتکاب جرم و وضعیت ذهنی و روانی متهم حین ارتکاب جرم شیوه و روش ارتکاب جرم ، گستره نقض وظیفه و نتایج زیان بار آن اقدامات مرتکب جرم پس از ارتکاب جرم سوابق و وضعیت فردی ، خانوادگی واجتماعی مرتکب و تاثیر تعزیر بر او جرم تعزیری مانند : خیانت در امانت ، انتقال مال غیر ، کلاهبرداری و توهین ، تهدید ، ارتشاء ، اختلاس و….
مجازات تکمیلی
قاضی مختار است فردی را که به حد ، قصاص یا مجازات تعزیری محکوم گردیده با شرایط مقرر در قانون مجازات اسلامی و با در نظر گرفتن جرم ارتکابی و خصوصیات جرم علاوه بر مجازات اصلی، متهم را ، به یک یا چند مجازات تکمیلی محکوم نماید.
انواع مجازات تکمیلی
انواع مجازات تکمیلی به شرح ذیل می باشد :
۱- اقامت اجباری مرتکب جرم در محل معین
۲- منع مرتکب از اقامت در محل معین
۳- منع از اشتغال به حرفه، شغل یا کار معین
انفصال مرتکب جرم از خدمات دولتی وعمومی
۴- منع مرتکب جرم از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری
۵- منع از داشتن دسته چک و یا اصدار اسناد تجارتی
۶- منع مرتکب جرم از حمل سلاح
۷- ممنوعیت خروج اتباع ایران از کشور
۸- اخراج بیگانگان از کشوربه علت ارتکاب جرم
۹- الزام مرتکب انجام خدمات عمومی
۱۰- منع مرتکب از عضو شدن درگروهها و احزاب و دستجات سیاسی یا اجتماعی
۱۱- توقیف وسایلی که در ارتکاب جرم از آن استفاده شده است یا رسانه یا مؤسساتی که دخیل در ارتکاب جرم هستند.
۱۲- ملزم کردن مرتکب جرم به یادگیری حرفه، شغل یا کار معین
۱۳- الزام نمودن مرتکب جرم به تحصیل
۱۴- انتشار حکم محکومیت قطعی به تشخیص دادگاه
مجازات تبعی
مجازات تبعی نوعی محرومیت اجتماعی است تا سپری شدن مدت زمان معین. انواع مجازات تبعی طبق قانون انواع مجازات تبعی به شرح ذیل می باشد : هفت سال در محکومیت مجرم به مجازاتهای سلب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی. سه سال در محکومیت مجرم به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنیٌ علیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه چهار.
دو سال در محکومیت مجرم به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنیٌ علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج.
در غیر موارد فوق، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم به جرم درج میگردد لیکن در گواهی هایی که از مراجع ذیربط صادر می گردد منعکس نمی گردد مگر، به درخواست مراجع قضائی ذیربط برای تعیین یا بازنگری در مجازات. در مورد جرائم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی شاکی خصوصی یا مدعی گذشت نماید، اجرای مجازات موقوف شود و اثر تبعی آن نیز رفع می شود.
در صورت عفو و آزادی مشروط مجرم ، اثر تبعی محکومیت وی پس از گذشت مدتهای فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می شود. محکوم به جرم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم می گردد.
محرومیت اجتماعی
محرومیت های اجتماعی به شرح ذیل است
طبق ماده 26 قانون مجازات اسلامی محرومیت های اجتماعی به شرح ذیل می باشد :
۱- محرومیت مرتکب جرم در داوطلب شدن در مجلس خبرگان رهبری و انتخابات ریاست جمهوری، شوراهای اسلامی شهر و روستا و مجلس شورای اسلامی.
۲- محرومیت در عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان، یا در هیأت دولت و تصدی معاونت رئیس جمهور.
تصدی به عنوان ریاست قوه قضائیه و دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور و ریاست دیوان عدالت اداری.
۳- محرومیت در انتخاب شدن یا عضویت در شوراها ، انجمنها و احزاب و جمعیتها به موجب قانون یا با رأی مردم.
۴- محرومیت در عضویت شوراهای حل اختلاف و هیأتهای منصفه و امناء.
۵- محروم شدن به اشتغال سردبیر یا به عنوان مدیر مسؤول یا رسانه های گروهی.
۶- محرومیت استخدام و یا اشتغال در کلیه دستگاههای حکومتی اعم از قوای سهگانه و سازمانها و شرکتهای وابسته به آنها، نیروهای مسلح و سایر نهادهای تحت نظر رهبری و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یا شهرداریها و مؤسسات مأمور به خدمات عمومی و دستگاههای مستلزم تصریح یا ذکر نام برای شمول قانون بر آنها.
۷- ممنوعیت انتخاب شدن به سمت داوری یا کارشناسی در مراجع رسمی.
۸- ممنوعیت اشتغال به عنوان وکیل دادگستری و تصدی دفاتر ثبت اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتریاری.
۹- ممنوعیت انتخاب شدن به سمت قیم، امین، متولی، ناظر یا متصدی موقوفات عام.
۱۰- محرومیت استفاده از نشانهای دولتی و عناوین افتخاری.
۱۱- ممنوعیت از تأسیس، اداره یا عضویت در هیأت مدیره شرکتهای دولتی، تعاونی و خصوصی یا ثبت نام تجارتی یا مؤسسه آموزشی،
پژوهشی، فرهنگی و علمی.
افرادی که در استخدام دستگاههای حکومتی هستند در صورت محرومیت از حقوق اجتماعی، خواه به عنوان مجازات اصلی و خواه مجازات تکمیلی یا تبعی، حسب مورد در مدت مقرر در حکم یا قانون، از خدمت منفصل می شوند.
هر شخصی به عنوان مجازات تبعی از حقوق اجتماعی محروم گردید پس از گذشت مدت زمان مقرر در ماده 25 قانون مجازات اسلامی اعاده حیثیت می شود و به تبع آن آثار تبعی محکومیت وی زائل می گردد مگر در مورد بندهای (الف)، (ب) و (پ) ماده 26 قانون مجازات اسلامی که از حقوق مزبور به طور دائمی محروم می شود.
حدود
یکی از انواع مجازات ها در قانون مجازات اسلامی ،حد است.
کتاب دوم (حدود) قانون مجازات اسلامی مصوب 92 با اصلاحات سال 99 در دو بخش به تعریف جرایم موجب حد، و شرایط اجرای حد در این جرایم، پرداخته است.
حدود، عبارتند از مجازاتهای معینشده از جانب شرع برای ارتکاب جرمهای خاص این جرم هاعبارتنداززنا،لواط،مساحقه ،قوادی ،قذف، شُرب خمر، سرقت و محاربه . همچنین مجازات های حدی عبارتند ازاعدام،شلاق،سنگسار،تبعید،قطع عضو،صلب
شرایط عمومی
جرائم مستوجب حد غیر از شرایط اختصاصی خود ، شرایطی عمومی دارند : ۱-در جرائم موجب حد، مرتکب در صورتی مسئول است که علاوه بر داشتن علم، قصد و شرایط مسئولیت کیفری به حرمت شرعی رفتار ارتکابی نیز آگاه باشد.
۲-در جرائم موجب حد هرگاه متهم ادعای فقدان علم یا قصد یا وجود یکی از موانع مسئولیت کیفری را در زمان ارتکاب جرم نماید در صورتی که احتمال صدق گفتار وی داده شود و اگر ادعاء کند که اقرار او با تهدید و ارعاب یا شکنجه گرفته شده است ادعای مذکور بدون نیاز به بینه و سوگند پذیرفته می شود.
استثنا- در جرائم محاربه و افساد فی الارض و جرائم منافی عفت با عنف، اکراه، ربایش یا اغفال، صرف ادعاء، مسقط حد نیست و دادگاه موظف به بررسی و تحقیق است.
نکته- اقرار در صورتی اعتبار شرعی دارد که نزد قاضی در محکمه انجام گیرد.
۳- دادگاه نمی تواند کیفیت، نوع و میزان حدود شرعی را تغییر یا مجازات را تقلیل دهد یا تبدیل یا ساقط نماید. این مجازات ها تنها از طریق توبه و عفو به کیفیت مقرر در قانون مجازات اسلامی قابل سقوط، تقلیل یا تبدیل است.
شرایط اختصاصی هر جرم
در ذیل جرایم مستوجب حد و مجازات آن ها به همراه نحوه اجرای آن عنوان می گردد:
جرم زنا
مطابق ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی: «زنا عبارت است از جماع مرد با زنی که علقه زوجیت بین آنها نباشد و زن نیز در این عمل از مواردی چون وطی به شبهه یا اکراه خارج باشد.»
انواع زنا از نظر قانونی
قانون مجازات اسلامی زنا را به چند نوع تقسیم میکند:
الف) زنا با توجه به شرایط افراد:
زنا محصنه:
زن یا مردی که همسر دائم دارد و امکان برقراری رابطه جنسی با او را دارد.
زنا غیر محصنه:
زن یا مردی که همسر ندارد یا امکان نزدیکی با همسر خود ندارد.
ب) زنا با توجه به وضعیت طرفین:
۱-زنا با محارم نسبی:
زنا با کسانی که به دلیل نسب، ازدواج با آنها حرام ابدی است (مثل مادر، خواهر و دختر).
۲-زنا با عنف (اکراه یا اغفال):
رابطه جنسی بدون رضایت زن (یا مرد)، که با زور، تهدید یا فریب انجام شده باشد که سبب تشدید مجازات است .
۳-زنا با زن شوهردار:
رابطه جنسی با زنی که در عقد دائم مرد دیگری است که از عوامل تشدید مجازات است.
زنا در زمان و مکان خاص:
مانند زنا در ماه حرام یا در اماکن مقدس، که ممکن است موجب تشدید مجازات شود.
شرایط اثبات زنا
زنا تنها در صورتی قابل اثبات است که یکی از روشهای زیر اثبات گردد:
الف) اقرار:
مطابق ماده ۱۷۲، اگر فرد چهار بار در محضر قاضی به زنا اقرار کند، جرم ثابت میشود.
ب) شهادت شهود:
مطابق ماده ۱۷۴، اثبات زنا از طریق شهادت چهار مرد عادل ممکن است.
در زنا با عنف، شهادت دو مرد عادل و چهار زن نیز ممکن است مورد پذیرش قرار گیرد.
ج) علم قاضی:
طبق ماده ۱۶۰، در صورت وجود قرائن و امارات قطعی، علم قاضی نیز میتواند دلیل اثبات باشد.
مجازاتهای زنا
مجازات زنا بر اساس نوع آن متفاوت است:
الف) مجازات زنا محصنه:
رجم (سنگسار) برای مرد یا زن محصن است
در صورت عدم امکان اجرای رجم، مجازات دیگری مانند اعدام جایگزین شود.
ب) مجازات زنا غیر محصنه:
صد ضربه شلاق حدی برای مرد و زن زناکار است.
ج) مجازات زنا با محارم نسبی:
اعدام است و همچنین زنا بازن پدر تچنیز طبق ماده ۲۲۴ بند ب مشمول اعدام است .
هـ) مجازات زنا با عنف یا اکراه:
با توجه به اینکه اختیار شرط تحقق جرم زنا است در زنای به عنف و اکراه ، مرد اکراهکننده به اعدام محکوم میشود زن اکراهشده مجازات نمیشود.
تکرار زنا
اگر فرد زناکار غیر محصن سه بار حد شلاق بخورد و باز هم زنا کند، در مرتبه چهارم اعدام میشود.
سقوط مجازات زنا
در موارد زیر مجازات زنا ساقط میشود:
۱-توبه قبل از اثبات جرم:
اگر پیش از اثبات جرم در دادگاه، فرد زناکار توبه کند، قاضی میتواند از مجازات صرفنظر کند .
۲-انکار پس از اقرار:
اگر فرد پس از اقرار به زنا، آن را انکار کند، حد از او ساقط میشود .
موانع تحقق و اجرای مجازات حد جرم زنا
در موارد ذیل جرم زنا محقق نمی گردد:
۱-وطی به شبهه: اگر مرد یا زن بهاشتباه و با تصور مشروع بودن رابطه جنسی داشته باشند، زنا محسوب نمیشود.
۲-سن مرتکب: مجازات زنا فقط در صورتی اجرا میشود که طرفین به سن بلوغ کیفری رسیده باشند.
جرم قذف
قذف در اصطلاح فقهی و حقوقی، نسبت دادن زنا یا لواط به فردی عفیف (کسی که مرتکب چنین جرمی نشده و ظاهرش نیز بر پاکدامنی دلالت دارد) است. این جرم در زمرهی جرایم حدی قرار میگیرد و مجازات آن بهصورت مشخص در شرع و قانون تعیین شده است.
مبنای قانونی قذف
مواد ۲۴۵ تا ۲۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، به جرم قذف اختصاص دارند. این مواد شرایط تحقق، مجازات، راههای اثبات، سقوط حد و نکات مرتبط را توضیح میدهند.
شرایط تحقق جرم قذف
۱-صراحت در بیان: قذف باید با الفاظ صریح باشد؛ کنایه یا ابهام کافی نیست.
۲-نسبت دادن زنا یا لواط: تنها نسبت این دو عمل موجب قذف میشود.
۳-قابل انتساب به فرد مشخص: قذف باید به شخص معینی نسبت داده شود.
۴-عفّت مخاطب: فردی که قذف به او نسبت داده میشود باید عفیف باشدبناب این اگر شخصی مشغول به این اعمال و مشهور بدان باشد ،جرم قذف محقق نمی گردد.
۵-بلوغ، عقل و اختیار قاذف: فردی که قذف میکند باید بالغ، عاقل و مختار باشد.
مجازات قذف
طبق ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامی ، حد قذف هشتاد ضربه شلاق است.اگر قذف متوجه بیش از یک نفر باشد، برای هر نفر، حد جداگانهای جاری میشود.همچنین اگر قذفکننده، پدر یا جد پدری فرد باشد، حد از او ساقط میشود، ولی تعزیر ممکن است اعمال گردد و مطابق قانون قذف زن یا مرد مسلمان توسط غیرمسلمان نیز مستوجب حد است.
راههای اثبات قذف
همانگونه که عنوان شد جرائم حدی شرایط اثبات اختصاصی خود را دارند و طبق ماده ۲۴۶ قانون ادله اثبات جرم قذف به شرح ذیل است :
۱-اقرار (حداقل یک بار)
۲-شهادت دو مرد عادل
۳-علم قاضی (در صورتی که منطبق با قرائن معتبر شرعی باشد)
سقوط حد قذف
حد قذف در موارد زیر ساقط میشود:
۱-عفو یا رضایت قذفشونده .
۲-اثبات وقوع زنا یا لواط توسط قاذف .بدین معنا که قاذف ثابت نماید آنچه نسبت داده است به واقع محقق گردیده بوده است.
۳-رجوع قاذف از قذف پیش از اثبات جرم (در صورت عدم وجود دلیل دیگر )
۴-فوت قذفشونده قبل از اقامه دعوا یا اثبات جرم
چند نکته
قذفنامه یا نوشته نیز مشمول حد است؛ اگر در آن صراحت بر قذف وجود داشته باشد.
تکرار قذف در یک زمان نسبت به یک فرد، تنها یک حد دارد.
اگر فرد قذفشده، کودک یا مجنون باشد، ولی قاذف از آن آگاه نباشد، باز هم حد جاری میشود .
قذف متقابل
در صورتی که دو طرف یکدیگر را قذف کنند اگر هر دو شرایط حد را داشته باشند، هر دو محکوم به حد میشوند.
افترا یا قذف یا توهین
اگر شخصی کسی را بدون ذکر صریح زنا یا لواط، صرفاً به رفتار غیراخلاقی یا روابط ناسالم متهم کند، ممکن است مشمول افترا یا توهین باشد نه قذف؛ و مجازات آن تعزیری است نه حدی.
قذف، از حساسترین جرایم حدی است که برای حفظ آبروی افراد جامعه در شرع و قانون با مجازات شدید مواجه شده است. رعایت دقت در بیان اتهامات و آشنایی با قوانین مربوط به آن، برای همگان بهویژه در فضاهای عمومی و مجازی ضروری است.
جرم لواط
طبق ماده ۲۳۳ قانون مجازات اسلامی:لواط، «عبارت است از دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنهگاه در دُبُر انسان ذَکَر».که مطابق قانون جزو جرائم حدی بوده و دارای مجازات حدی است.
انواع ارتباطات جنسی میان مردان در قانون
قانون مجازات اسلامی میان اشکال مختلف روابط جنسی میان مردان تفکیک قائل است:
لواط: با تحقق شرط دخول، حدی و شدیدترین نوع مجازات را دارد.
تفخیذ: تماس اندام تناسلی مرد با دُبُر، بدون دخول که شامل مواردی مانند بوسیدن با شهوت، لمس با شهوت یا قرار دادن آلت بر بدن مرد دیگر بوده از مصادیق جرایم تعزیری هستند و مشمول حد نمی باشند.
مجازات جرم لواط
مطابق ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی:«حد لواط برای فاعل در صورت غیر مکرَه بودن مفعول، اعدام است؛ و برای مفعول در هر صورت، حتی در صورت اکراه، اعدام است.»
شرایط تحقق جرم لواط
جرم لواط در صورت وجود شرایط ذیل محقق می گردد و درصورت عدم وجود شرایط جرم لواط محقق نمی گردد : ۱-بلوغ، عقل، اختیار و قصد طرفین
۲-دخول به اندازه ختنهگاه
راههای اثبات لواط
طبق ماده ۲۴۱، اثبات لواط ممکن است از راههای زیر باشد:
۱-اقرار: چهار بار اقرار صریح نزد قاضی، در زمانها و جلسات مختلف
۲-شهادت شهود: شهادت چهار مرد عادل که عمل دخول را با چشم خود دیده باشند.
۳-علم قاضی: در صورتی که مبتنی بر قرائن معتبر شرعی باشد.
سقوط حد لواط
حد لواط در موارد زیر ساقط میشود:
۱-انکار بعد از اقرار :اگر شخص بعد از اقرار، منکر شود، حد ساقط میشود.
۲-توبه قبل از اثبات جرم: در برخی موارد ممکن است با تشخیص قاضی، حد ساقط گردد.
۳-عدم تحقق شرایط قانونی اثبات جرم: در صورت عدم تحقق شرایط قانونی اثبات جرم نظیر کمتر بودن تعداد شهود یا شهادت ناقص ،حد ساقط می شود .
تفخیذ و مجازات آن
طبق ماده ۲۳۵:اگر بین دو مرد، دخول صورت نگیرد ولی اندام تناسلی مرد با دُبُر دیگری تماس یابد، تفخیذ محقق میشود.
مجازات تفخیذ
همانند لواط برای فاعل (در صورت عدم اکراه) و مفعول صد ضربه شلاق است همچنین اگر یکی از طرفین نابالغ باشد بالغ محکوم به اعدام میشود.
بنابر این لواط و تفخیذ ،جرایم حدی هستند؛ یعنی مجازات شرعی دارند و ثابت و غیرقابل تغییرند همچنین علاوه بر لواط و تفخیذ سایر روابط جنسی با شهوت که در غالب لواط یا تفخیذ نباشند جرایم تعزیری هستند؛ یعنی قاضی در تعیین مجازات اختیار بیشتری دارد.
قانون مجازات اسلامی در مواجهه با روابط جنسی میان مردان، رویکردی کاملاً مشخص و قاطع دارد. لواط، به عنوان شدیدترین نوع، مجازات اعدام را در پی دارد. برای تحقق آن، شرایط خاصی باید وجود داشته باشد و اثبات آن نیز نیازمند ادله شرعی است. در مقابل، رفتارهای جنسی بدون دخول، با مجازات شلاق تعزیری مواجهاند.